خوانش پسامدرنی آثار هنری بر اساس آرای فردریک جیمسون

با تمرکز بر مجموعه ی هیچ پرویز تناولی (دهه های ۱۳۴۰ – ۱۳۸۰)

زهرا رهبرنیا

تاریخ گرایی همراه با تضعیف تاریخ مندی که در نگارش های جیمسون بیان گردید، نگاهی متفاوت به کار کرد ابژه تاریخی را در متن اثر هنری باز می نمایاند. پدیده ای که در آثار معاصر ایرانی نیز دیده می شود. در این نگارش، هیچ های تناولی به دلیل دهه ها استمرار پذیرش مخاطب، مورد توجه قرار گرفت؛ و تلاش شد به پرسشی بنیادین در باره آنها پاسخ داده شود. با توجه به تفاسیر متعدد برای «هیچ»، کدام تفسیر، دلیل استمرار پذیرش عمومی را تبیین می نماید؟ تفاسیر فرمالیستی، یا تحلیل های معناگرا؟ نگارش حاضر با توصیف «هیچ» و تبیین آن بر اساس چارچوب نظری، روشی توصیفی – تحلیلی دارد. جمع آوری داده های متنی، کتابخانه ای و بررسی نمونه ها، بر اساس آثار منتشر شده تناولی انجام شد. روشن گردید به کار گیری تاریخ به مثابه ایژه، سبب پذیرش چند دهه ای «هیچ» شده است. این امر سبب می شود مخاطب در مواجهه با هیچ حسی نوستالژیک را در عین تضعیف مندی تاریخی دریافت نماید. تفاسیر فرمالیستی یا معناگرا، اهمیتی ثانویه می یابند. آرای جیمسون می تواند دیگر ویژگی های پسامدرنی را نیز در همیچ» نمایان سازد؛ و بر خلاف تفاسیر پیشین، تبیینی فراگیر ارائه دهد. این پژوهش به هدف از مردن امکان به کارگیری نظریه ای غربی در خوانش آثار ایرانی شکل گرفت و در کنار آن، نگریستن به «هیچ» را از زاویه ای تازه میسر ساخت.

 

ادامه مطلب

 

 

_________________

شرح عکس:

In this Feb. 9, 2015 photo, a museum visitor examines sculptures by Iranian artist Parviz Tanavoli at the Davis Museum on the campus of Wellesley College in Wellesley, Mass. Tanavoli, a modern sculptor celebrated for fusing Persian traditions with pop sensibilities, opened the first U.S. retrospective of his work at the museum in Wellesely. (AP Photo/Steven Senne) > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *