ساعاتی که به تماشای این فیلم می نشینیم، دور می شویم از آنچه هست و می رسیم به آنچه باید؛ آنچه می خواهیم باشد.
توران خانم، آغازگر همه ی هویت یک نسل از انسانهایی بود که فهمیدند می توانند به تنهایی بیاندیشند و زندگی را ارج بگذارند و جامعه و فرهنگ را خودشان بسازند. و حالا امروز، و در این برهوت آن نسل، این مستند بار دیگر حقیقت آن آغازگر را آفرید و دعوت کرد که مهمان چشمان مان باشد؛ تا فراموش کنیم دمی این وضعیت روزگاری که هست؛ آنچه نباید باشد و هست که هست.
نگاه نافذ مجتبی میرتهماسب و دوربین صمیمیِ محمدرضا جهان پناه، جای خالی نمی گذارد از آن فضاها که دل مان می خواسته باشیم آنجا؛ و جادوی تدوین شیرین برق نورد و ظرافت نگاه رخشان بنی اعتماد، ساعاتی را برای ما رقم می زند که گویی خواب می بینیم؛ در حال تعظیم و ادای احترامی ظریف و زنانه به آن بزرگ بانوی تعلیم و تربیت. ساعاتی خلق می شوند که اشکهای چهره مان روح کودکانه دارد و این ساعات ماندگار می شوند در ما و به نیکی ثبت می شوند در درون مان، مثل پژواک ابدی تک تک واج های واژه ی مقدسِ “فرهنگ” و مثل تک تک برگهای فرهنگنامه.

م. ب.

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *