نوروز، جلوه گاه اسطوره آفرینش

 

دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور

اقوام باستانی، اعم از دوران اساطیری یا تاریخی، هرچند دارای ساخت های اجتماعی – فرهنگی گوناگون بودند، اما همگی به گونه یی با مفهوم «نوشدگی» و «نوروز» آشنایی داشتند. انسان های دوره ی اساطیری معتقد بودند که جهان بر الگوی تکوین یا مطابق اسطوره ی آفرینش، هر سال یا در هر دوره ی زمانی، نو می شود. این نوشدگی. به راستی گونه یی تجدید خلقت و باز آفرینی کیهان بوده است. اساطیر مربوط به آفرینش، به گمان الیاده، اساطیر بن و ریشه را به یاد مردمان می آورند که چگونه کیهان و نیز هرچه پس از پیدایش آن روی داده است، پدید آمده اند.
هر چند روزگاران درازی است که نوروز، آیین کهنسال و عید ملی ایرانیان از پیش از اسلام تا کنون به شمار می رود، با این حال، تردیدی نیست که اقوام باستانی دیگر، از جمله ساکنان سومر، عیلام، بابل، مصر و غیره نیز سال نو را از دیرباز جشن می گرفته اند یا آیینی همانند نوروز ایرانی داشته اند. ما در این جا تلاش می کنیم که ریشه های نخستین این عید ملی باستانی ایرانیان را نشان دهیم. پیش از آن که حتی مفهوم سال پدید آید. انسان ها برای خود یک گردش زمانی دایره وار تصور میکرده اند که از یک نقطه آغاز می گردید و با گردشی مدور به همان نقطه پایان می یافت. با نوروز با آغاز هر سال، کهولت زمان از یادها زدوده می شد و همه ی آفریده ها جان تازه می یافتند.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *