آیا نسبی‌گرایی امری است خودمتناقض؟

صدرا معصوم زاده

طرح مسأله:

شاید یکی از بیش‌ترین پاسخ‌هایی که در مقابل عبارت‌های نسبی‌گرایانه )و به تبع آن پلورالیستیک و تکثرگرایانه( مطرح می‌شود را بتوان چنین صورت‌بندی کرد:

“عبارات مزبور اگرچه امور دیگر را از مقام مطلق بودن خارج می‌کنند اما خود در همین جای‌گاه می‌نشینند و علی‌رغم سلب اصالت از سایرین، ردای اصیل بودن را بر تن می‌کنند. این مسأله موجب می‌شود تا نتیجه‌‌ی کار نسبی‌گرایان خلاف ادعای اولیه‌ی‌شان باشد و ایشان را به ورطه‌ی تناقض بکشاند.”

 

این نوع نقد اگرچه در طول تاریخ از شایع‌ترین معارضه‌ها علیه جریان مزبور بوده است، اما آمیخته با مغالطه‌ای می‌باشد که آگاهانه یا ناآگاهانه مورد استفاده‌ی منتقدین (بالاخص منتقدین جریان سنتی) قرار می‌گیرد. لذا نیازمند ارائه‌ی پاسخی است که در همان دستگاه فکری مطرح گردد.

 

 

در باب تناقض:

قدما در مقام تعریف آورده‌اند که اگر دو امر مغایر در یک شیئ واحد و در زمان یکسان، هم مانعه المنع و هم مانعه الجمع باشند، اموری متناقض‌اند. برای مثال از آن‌جا که در نظر ایشان صفات روشنی و تاریکی هم‌زمان قابل حمل در یک شیئ واحد نبودند و هم‌چنین هر شیئ در یک زمان یا باید روشن و یا باید تاریک می‌بود، پس از آن‌ها به عنوان اموری متناقض هم یاد می‌کردند.

آن‌چه که در این تعریف حائز اهمیت به نظر می‌رسد وجود دو شرط “شیئ واحد” و “زمان واحد” است. حال آن‌که در بسیاری از موارد این قیود توسط منتقدین مغفول واقع می‌شوند.

به‌طوری‌که در بحث مورد نظر ما نیز اختلاط دو شیئ در یک شیئ واحد، راه‌زن شده است.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *