رهیافت های معرفت شناختی تئاتر در توجیه زیبایی شناسی از مفهوم فرهنگ

یک مطالعه ی تطبیقی میان اندیشه های فریدریش نیچه و آنتونن آرتو

سعید نیکورزم

محمد رضا خاکی

آنچه ما در این مقاله «فرهنگ تراژیک» می نامیم حاصل رهیافت هایی است که نیچه و آرتو، الگوی زیبایی شناختی آن را به ترتیب در تراژدی های یونان باستان و تئاتر شقاوت یافتند. می توان گفت که تئاتر نزد نیچه و آرتو همچون الگویی در جهت توجیه زیبایی شناختی از هستی عمل می کند. هدف نهایی این مقاله تبیین فرهنگی است که بر بنیان چنین دیدگاهی، یعنی توجیه زیبایی شناختی از زندگی استوار شده و در برابر فرهنگی قرار می گیرد که تلاش می کند زندگی را به قسمی از عناصر ایدئولوژیک و سوبژکتیو تقلیل دهد. بنابراین ما در پایان، در ضمن یک مطالعه تطبیقی، به نقد این مسأله خواهیم پرداخت که وحدتی که در فرهنگ مدرن وجود دارد، وحدتی کاذب است که به واسطۀ امری بیورنی بر زندگی تحمیل شده و مفهوم حقیقی فرهنگ مبین وحدتی درونی، همچون وحدت سبک اثر هنری است که با توجیه زیبایی شناختی از هستی در پیوند می باشد. این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای و به خصوص با تمرکز به دو کتاب “زایش تراژدی” و “تئاتر و همزادش” تلاش می کند تا کیفیت این فرهنگ را در قالب شکلی از “کنشگری”، “کثرت گرایی” و “آری گویی” به زندگی و “امر نو” تبیین نماید.

 

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *