تاملی فلسفی بر زندگیم در غرب

اسدالله رحمان زاده

این متن ،چکیده ی سخنرانی ایشان در محل نشر الهام است.

چطور راهم را گم کردم؟  چطور خدا فراموش میشود؟ شاید این سؤال ها برای ما در ایران عجیب بیاید. جایی که همه جا صحبت از خداست، اما مشخصا من درباره خودم و کسانی مثل من و میلیون ها خداناباور در سرتاسر دنیا، بخصوص در غرب، صحبت می کنم. همینطور اگر مفهوم «خداوند» به سطحی گری و تکراری فاقد روح، فاقد عمق، منتهی شود، به همان اندازه یا بیشتر شاید خداوند فراموش شده باشد.

در کتاب «ایمان درمانی»، حکمت مینویسد:  «هرچیز خوب و مفید، دقیقا از همان جهت و به همان اندازه که خوب و مفید است می تواند بد و زیانبار باشد.» (ص ۵۲-۳).

سالها مطالعه فلسفه و تجربه و اشتباه من را به این نتیجه رسانده است که اولین خطر یا اشتباه افراط و اغراق، در بسیاری ازآنچه که ما فکر می کنیم خوب یا درست است، هست. و این اغراق می تواند به ضد خودش مبدل شود.

دومین خطر و اشتباه که معمولا روی نقطه کورمان می افتد، اینست که در عکس العمل به این افراط، در حرکتی آونگی از یک افراط به افراط دیگر بیافتیم….

 

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *