به سوی تعریفی تازه از ادبیات تطبیقی و نقد تطبیقی

دکتر امیر علی نجومیان

‫ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روﻳﺪادﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﭼﻨﺪ دﻫﺔ اﺧﻴﺮ در ﺣﻮزه ادﺑﻴﺎت ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ رخ داده اﺳـﺖ، ﻧﻴـﺎز ﺑـﻪ‬‬‬‬ ‫ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺗﺎزه ای از ادﺑﻴﺎت ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ و ﻧﻘﺪ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﺷﺎﺧﺼﻬﺎی ﺟﺪﻳـﺪی را ﻛـﻪ‬‬‬‬ ‫ﺑﺮای ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺗﺎزه ادﺑﻴﺎت ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ و روﻳﻜﺮدﻫﺎ و روﺷﻬﺎی ﻧﻘـﺪ ﺗﻄﺒﻴﻘـﻲ )ﺑـﻪ وﻳـﮋه روﻳﻜﺮدﻫـﺎی‬‬‬‬ ‫ﻣﻴﺎنرﺷﺘﻪای( ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﻮد، ﺑﺮﻣﻲﺷـﻤﺎرﻳﻢ. ﺑـﻪ ﮔﻤـﺎن ﻧﻮﻳـﺴﻨﺪه اﻳـﻦ ﻣﻘﺎﻟـﻪ، ﺗﺤﻠﻴـﻞ و‬‬‬‬ ‫ﺑﺎزﺧﻮاﻧﻲ ﻣﻔﻬﻮﻣﻬﺎی »دﻳﮕﺮی«، »ﻣﺮز« و »ﻫﻮﻳﺖ« در ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی ﺷﺎﺧﺼﻬﺎی ﻧﻮ، ﺑﺎﻳﺴﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑـﺎ‬‬‬‬ ‫ﻃﺮح ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﺮﺟﻤﻪ، ﻧﺸﺎﻧﻪﺷﻨﺎﺳﻲ، رواﻳﺖﺷﻨﺎﺳﻲ، ﭘﺴﺎاﺳﺘﻌﻤﺎری )ﺑـﻪ وﻳـﮋه ﻧﻈﺮﻳـﻪ ﻣﻬـﺎﺟﺮت( و‬‬‬‬‫ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ دﭼﺎر ﺗﺤﻮل ﻋﻈﻴﻤﻲ در ﺣـﻮزه ﻣﻄﺎﻟﻌـﺎﺗﻲ ﺧـﻮد ﺷـﺪه، ۵۱۱‬‬‬‬ ‫ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن روشﺷﻨﺎﺳﻲ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﻧﻴﺰ دﮔﺮﮔﻮن ﺷﺪه اﺳﺖ و ﭼـﺎﻟﺶ اﺻـﻠﻲ ﭘـﻴﺶ روی ﻣـﺎ،‬‬‬‬‫ ‫ﺗﺒﻴﻴﻦ روش و روﻳﻜﺮدﻫﺎی ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﺑﺮاﺳﺎس دﮔﺮﮔـﻮﻧﻲ در ﺗﻌﺮﻳـﻒ ﻣﻄﺎﻟﻌـﺎت ﺗﻄﺒﻴﻘـﻲ‬‬‬‬‫ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﭘﮋوﻫﺸﻬﺎی ادﺑﻲ ﺳﺎل۹، ﺷﻤﺎره ۸۳، زﻣﺴﺘﺎن ۱۹۳۱‬‬‬‬ ‫اﺳﺖ. ﺑﺮاﺳﺎس اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎ، ﺳﻪ ﻧﻈﺮﻳﻪ و روشﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ و ادﻋﺎ ﻣـﻲﺷـﻮد ﻛـﻪ‬‬‬‬ ‫ﻧﻈﺮﻳﻪ و روش ﺑﻴﻨﺎﻣﺘﻨﻲ ﺑﺎ ﺗﻌﺮﻳﻔﻬﺎی ﺗﺎزه ادﺑﻴﺎت ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮی دارد.‬‬‬‬

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *