تئاتر شورایی
(اسلوبی عملی برای استفاده مؤثر از هنر نمایش در محیطهای آموزشی)
الف) کلیات
تئاتر شورایی اسلوبی کاربردی – آموزشی است که با اهداف تعلیمی و تربیتی محیطهای آموزشی کاملاً در انطباق است. این اسلوب را آگوستو بوال کارگردان، مربی و پژوهشگر برزیلی در دهه ۱۹۷۰ میلادی در کشور برزیل و بر اساس نظام آموزشی و پرورشی پائولو فریره، محقق و روانشناس شهیر، بنیان نهاد. پائولو فریره در کتاب تعلیم و تربیت سرکوب شدگان دو نوع آموزش را از هم تفکیک کرد و اولی را ترجیح داد:
۱) آموزش کنش انگیز (transitive learning) که نوآموز را صرفاً ظرفی برای انباشت اطلاعات نمی داند بلکه او را فعالانه درگیر تعلیم و تربیت خود می کند. این نوع آموزش یک سویه و سرکوبگرانه نیست بلکه با استفاده از راهکارهای مناسب امکان مداخله و پیشنهاد را برای نوآموزان در امر یادگیری فراهم می سازد و با میدان دادن به تجارب و دانسته های شخصی آنان حس خودباوری و مسؤلیت پذیری شان را تقویت می کند.
۲) آموزش کنش گریز (intransitive learning) که انفعال را می نمایاند و به شیوه ای تربیتی اشاره دارد که در آن نوآموز صرفاً پذیرای عمل و دانش «شخصی دیگر» است. او در این سیستم طوطی وار می آموزد و تشویق می شود تا بی هیچ ابتکاری آموخته های خود را باز پس دهد.
تئاتر شورایی متأثر از الگوی ابتکاری نخست شکل گرفته است. جهانی که این نوع تئاتر ترسیم می کند، بیشترین سهم را به تماشاگر می بخشد و تمام سازوکار اجرایی آن در خدمت تبدیل تماشاگر منفعل و تابع به یک عامل وکنشگر اجتماعی است. تئاتر شورایی هفت تکنیک آموزشی دارد که عبارت اند از:
۱) نمایشنامه نویسی همزمان (simultaneous dramaturgy)
2) تئاترمجسمه (image theatre)
3) تئاتر روزنامه (newspaper theatre)
4) رنگین کمان آرزو (rainbow of desire)
5) تئاتر مجادله (forum theatre)
6) تئاتر نامرئی (invisible theatre)
7) تئاتر قانونگذار (legislative theatre)
هدف از ابداع این تکنیکها برداشتن مرز بین تماشاگر و بازیگر، و تبدیل هر دو طرف به تماشا- بازیگر(spect-actor) است تا یکسو بودن ارتباط، که به زعم بوال سرچشمه سرکوب است، از بین رود و «دیالوگ» جای «مونولوگ» را بگیرد. برخلاف تئاتر رایج «ارسطویی» که تماشاگر آن کاملاً منفعل است و قدرت عمل و اندیشه از وی سلب و به بازیگران تفویض می شود، همچنین فراتر از تئاتر «برشتی» که امکان تجربه را فقط «در سطح آگاهی» به تماشاگر می دهد، تئاتر شورایی اختیار همزمان اندیشه و کنش را به تماشاگران می سپارد. تئاتر شورایی بر این فرض استوار است که هر یک از ما فی نفسه بازیگر، و یا به تعبیری، تماشا- بازیگریم و با فعال شدن این توانایی عام در ما، ترغیب می شویم وضع موجود را بشناسیم تا بتوانیم برای دستیابی به وضع مطلوب تلاش کنیم. هریک از شیوه های این نوع تئاتر ضمن تجسم یک وضعیت ملموس اما ناخوشایند برای تماشاگران، در آنان انگیزشی قوی ایجاد می کند تا جای بازیگران را بگیرند و وضع موجود را به وضع مطلوب خویش بدل سازند، به همین دلیل این نوع تئاتر به تئاتر شورایی مشهور است.
….
منبع:
http://mardome366.blogsky.com/print/post-2 > > > >