خوانشی بوم گرایانه از داستان کوتاه درخت گلابی نوشته گلی ترقی
نوذر نیازی
«درخت گلابی»، داستانی که داریوش مهرجویی آن را به پرده ی سینما برد، از
بهترین داستان های گُلی ترقی نویسنده ی تأثیرگذار معاصر ایرانی است. شخصیت
اصلی داستان که خود را نویسنده و فیلسوف قلمداد م یکند چهل سال را ب ی وقفه
به فعالیت علمی و سیاسی محض پرداخته و با این که شهرتی برای خود به دست
آورده است، اکنون چشمه ی خلاقیت اش خشکیده و با حالتی سرخورده و نگران
به باغ دماوند کودکی اش پناه آورده تا، شاید در خلوت و آرامش آن باغ زیبا بتواند
آخرین کتابش را بنویسد. نویسنده در این داستان، با برجسته سازی نقش درخت
گلابی به عنوان نماد طبیعت و تأثیر آن بر روان و اندیشه خصیت اصلی، با نگرشی
بوم گرایانه سعی در بازتعریف طبیعت و رابطه انسان با آن دارد. نقدهای موجود از
داستان بیش تر تکیه بر جنبه های محض فلسفی و روانکاوانه آن دارند، درحال ی که
واکنش ها، حساسیت ها و درکی که نویسنده نسبت به طبیعت و محیط طبیعی نشان
می دهد، تاکنون در کانون توجه قرار نگرفت ه است. بنابراین، خوانشی بو م گرایانه
از داستان می تواند لایه دیگری از معناهای نقب نزده ی متن را (Ecocritical)
بنمایاند…
ادامه مطلب > > > >