آگوست کنت؛ جامعه شناس مقلد سن سیمون

رضا پورخیری

آگوست کنت «Auguste Comte»، نویسنده، فیلسوف و اندیمشند قرن نوزدهم فرانسه می باشد که از شهرت و معروفیت زیادی برخوردار است و به عنوان بنیانگذار علم الاجتماع و روش تحقیق شناخته می شود. اهمیت اصلی کنت در روش شناسی اوست، در واقع کنت، پدر جامعه شناسی غرب و منشا گرایش اومانیسم و انسان گرایی می باشد. از طرف دیگر کنت آغازگر مکتب تحققی یا پوزیتیویسم «logical positivism» محسوب می گردد. این مکتب، تنها دانش تجربی را می پذیرد و اعتقاد داشت که آخرین مرحله از مراحل رشد فکری انسان در طول تاریخ عصر حاضر است.

زندگینامه: وی در سال ۱۷۹۸ در مون پلیه «Montpellier» دیده به جهان گشود و در سال ۱۸۵۷ در همان شهر دیده از جهان فروبست. در جوانی به پاریس رفت و در آنجا وارد مدرسه پلی تکنیک شد، ولی به گناه داشتن عقاید دموکراتیک افراطی از مدرسه اخراج شد. ولی این مسائل او را از بیان نظریات و اندیشه های خود باز نداشت و از روش مطالعه کتب و نوشته های به جا مانده از فیلسوفان و آشنایی و مباحثه با اندیشمندان هم عصر خود، اندیشه فلسفی خود را بارور ساخت.

معرفت شناسی کنت کاملا متاثر از متفکران دایره المعارف گرا می باشد، او مانند آنها اعتقاد داشت که تمام دانش بشری مبتنی بر شناخت پدیده ها و روابط میان آنهاست. نقطه عطف زندگی کنت، آشنایی او با سن سیمون، فیلسوف و نظریه پرداز فرانسه می باشد، این آشنایی تاثیر زیادی در شکل گیری افکار و رویکردهای کنت به همراه داشت، این دو اندیشمند تا سال ۱۸۲۴ رابطه صمیمی و نزدیکی با یکدیگر داشتند، اما در این تاریخ به طور ناگهانی از هم جدا شدند.

آثار و رساله ها: کنت در زمان دوستی خود با سن سیمون یعنی سال ۱۸۲۴، کتاب خود با نام سیستم سیاست تحققی

«systeme de politique positive» را به رشته تحریر درآورد که در آن بسیاری از نظریه ها و اندیشه های سن سیمون دیده می شود. او در کتاب تشکیلات سیاسی اثبات گرایانه، اصول جامعه ای را که ساختاری علمی دارد، توضیح می دهد.

اثر مهم و معروف کنت، کتاب دوره فلسفه تحققی «Le Cours de philosophie positive» می باشد که مدت شانزده سال در تحلیل و بیان مطالب و مباحث آن کوشیده است و در سال های ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۲ در شش جلد آن را منتشر کرده است. در این اثر، سعی نموده تا تاریخ علمی بشریت را به نگارش درآورد و این مسئله را مورد بررسی قرار داده که معلومات و اطلاعات انسان در رشته های مختلف علمی، به چه اندازه رسیده است.

آخرین اثر مهم کنت، رساله جامعه شناسی «Traite de sociologie» می باشد که بین سال های ۱۸۵۲ و ۱۸۵۴ در چهار جلد نگاشته است. در این کتاب طرح کاملی از سازمان جدید مذهبی و سیاسی بیان شده است و راهبری فکری و اخلاقی جوامع را به یک هیئت علمی که از سوی صاحبان صنایع حمایت می شوند، واگذار می کند. از آن جایی که کنت مخالف دموکراسی بود، این دو مرجع را برای هدایت امور سیاسی و اجتماعی مناسب می دید و واگذاری حقوق حاکمیت از طریق آرای عمومی را امری نسنجیده و غیر معقول می دانست.

افکار و عقاید: از نظر کنت، معرفت و شناخت بشر سه مرحله مهم را پشت سر گذاشته است: مرحله لاهوتی، ماوراء الطبیعه و مرحله تحققی. در مرحله لاهوتی، انسان پدیده های اجتماعی و حوادث طبیعی چون خشکسالی، بیماری ها، فتوحات و پیروزی ها را تقدیر الهی و ناشی از مسائل مافوق طبیعی می داند. در مرحله ماوراء الطبیعه، پدیده های فوق به علل اولیه نسبت داده می شوند، اما به قوه تصور خلق شده و در نتیجه مشاهدات سطحی دلایلی برای آن پیدا می کردند. در مرحله تحققی، شناسایی علت اولیه پدیده ها کنار گذاشته شده و با یک رویه دقیق، قواعد و اصولی که بر این پدیده ها حاکم است، مورد مطالعه و تحلیل قرار می گیرد و شناختی علمی و جامع صورت می گیرد.

کنت می خواست در یک چارچوب تاریخی نشان دهد که چگونه ریاضیات، علم نجوم، فیزیک، شیمی و بیولوژی به علومی مثبت و ملموس تبدیل شده اند و راه را برای جامعه شناسی یا علم بررسی رفتار انسان همواره کرده است. از دید او، علم بشر به شش دسته تقسیم می گردد: ریاضیات، نجوم، فیزیک، شیمی، زیست شناسی و جامعه شناسی.

در این طبقه بندی آن دسته از علوم که در مراتب اول قرار دارند، ساده ترین آنها هستند، ولی هر اندازه که به جلو می رویم، پیچیدگی محتوای علم زیاد می شود، از این رو ریاضیات بدیهی و ساده تر از علم جامعه شناسی می باشد و اصول و قواعد آن ساده تر از قواعد علوم اجتماعی می باشد، به همین دلیل بخشی از علم جامعه شناسی هنوز کشف و بیان نگشته است.

از نظر وی، رفتار انسان باید از بیرون و بدون در نظرگیری روانشناسی و وضع ذهنی او بررسی شود. پس او علومی چون اقتصاد و روانشناسی را رد می کرد، چون اعتقاد داشت که اقتصاد فقط با یک بعد از پیشرفت جامعه و انسان سروکار دارد. در مورد روانشناسی نیز عوامل احساسی و حالات درونی را پیش می کشید.

نقد: نظر و اندیشه کنت در باب ناپختگی جامعه شناسی نسبت به علوم طبیعی تا حدودی درست می باشد، ولی امروزه با پیشرفت تمام علوم، جامعه شناسی نیز توانسته به قواعد و اصول ثابت و مهمی در باب انسان دست یابد، اما باید این مسئله را در نظر داشت که شناخت و مطالعه طبیعت، امر و مسئله ای به مراتب آسان تر از انسان چند بعدی با باورها، اندیشه و عقاید مختلف می باشد، در واقع در میان تمام موضوعات قابل بررسی، برای انسان از همه مشکل تر شناخت و بررسی خود انسان است.

تقسیم بندی کنت در زمینه مراحل رشد حیات بشر، با اینکه با واقعیت مطابقت دارد، ولی نمی توان آن را به صورت مرحله متوالی دانست، در برخی جوامع هر سه مرحله به صورت مشترک دیده می شود، یعنی در عین حال که برخی از مردم به دلیل باورهای عامیانه و اعتقادات سنتی در دوره لاهوتی به سر می برند، گروه و طبقات تحصیلکرده با نگرش موشکافانه خود در مرحله ماوراء الطبیعه قرار دارند و در این اجتماعات حالت ادغامی این مراحل مشاهده می شود. بسیاری از نویسندگان اعتقاد دارند که آگوست کنت، نظرات و اندیشه های سن سیمون را بدون ذکر منبع به نام خود او، آورده است.

منابع:

تاریخ عقاید و مکتب های سیاسی، گائتانا موسکا، ترجمه حسین شهیدزاده، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۶۳.

سیر اندیشه فلسفی در غرب، فاطمه زیبا کلام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۵.

سیر حکمت در اروپا، محمد علی فروغی، تهران: نشر البرز، ۱۳۷۵

منبع: https://www.magiran.com/article/2506307

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *