مقایسه کانت و غزالی
مبنای تکلیف اخلاقی و ارتباط آن با معرفتشناسی در نزد این دو
ذکریا قادری
چکیده
آنچه در این مقاله در پی پردازش آن هستیم، ارتباط امر اخلاقی با معرفت شناسی (رد نظریه علیت و شناسایی محدودیت عقل نظری در شناخت امر مطلق) در کانت و غزالی به عنوان دو اندیشمند بزرگ غرب و اسلام است که هرکدام مبنای تحولات فکری گستردهای در جهان بعد از خود شدند.
هردو اندیشمند در رد نظریه علیت بیرونی و شناسایی محدودیت عقل نظری در شناخت امر مطلق، توافق دارند اما نتایج بسیار متفاوتی از آن گرفتهاند.
در این مقاله سعی در فهم ارتباط استنباط امر اخلاقی از رد نظریه علیت و تصدیق محدودیت عقل نظری در شناخت امر مطلق در کانت و غزالی داریم و اینکه چرا از مقدمات مشترک معرفت شناسی به نتایج متفاوتی رسیدند که، شاید به جرات بتوان گفت تقدیر اندیشه غرب و اسلام را شکل دادند؟ کانت به قوه خلاق عقل عملی و حاکمیت اراده انسان و حسن و قبح عقلانی و دگرگونی فلسفه رسید اما غزالی به نفی کل عقل و حاکمیت مطلق اراده الهی و حسن و قبح شرعی و نابودی فلسفه رسید. نتایج متفاوتی که از مبانی معرفت شناسی مشترکی گرفتند نه در خود آراء معرفت شناسانه آنها بلکه از طرفی در بافت سیاسی و فرهنگی حاکم بر آنها و دیگری در دغدغۀ شخصی آنها ریشه داشت.
بافت سیاسی کانت امیدهای انقلاب فرانسه به دنیای بهتر و بافت سیاسی غزالی نظم سیاسی در حال زوال و ناامیدی ناشی از آن بود. دغدغۀ شخصی کانت اندیشه/علم ،اخلاق و ارادۀ آزاد بود و سعی داشت از اخلاق به سیاست برسد اما غزالی از سیاست به اخلاق و سیاست بر اندیشه و اخلاق در تفکر او تقدم داشت.
منبع: https://www.radiozamaneh.com/237404 > > > >