درباره دیالکتیک (۲)

گفتگو با بابک احمدی

 

موضوع هرمنوتیک کشف امکانات تأویل (یا “تعبیر” معادل Interpretatiom) و تفسیر متون، گفته ها، کنش ها، پدیدارها، و رویدادها است. ما در قلمرو گفتما هرمنوتیک می کوشیم تا دریابیم که چراانسان ها به تأویل امور می پردازند، چگونه این کار را انجام می دهند؛ این تأویل ها تا چه حد دقیق، بازنما یا بیانگر امور عینی هستند، تقش زبان در تدوین تأویل ها کدام است، قلمرو امکانات تأویلی چیست، تفاوت میان انواع تأویل (و از جملعه تفاوت میان تأویل و تفسیر) چیست، چه ملاکی درستی و نادرستی آنها را روشن می کند، امکان قیاس میان آنها را فراهم می آورد و غیره. به معنایی کلی تأویل راه بنیادین شناسایی جهان است و در نتیجه هرگونه باخبری از امکانات تأویل باید متعلق به گفتمان شناخت شناسی دانسته شود؛ امّا از آنجا که تأویل به طور معمول با امکانات زبانی انسان فراهم می آید بنا به دلایل پیچیده ای که مارتین هایدگر در هستی و زمان (و نیز پیش از آن در درس های مشهور به هرمنوتیک واقع بودگی) مطرح کرد باید هرمنوتیک را از نظر فلسفی، گفتمانی هستی شناسانه به شمار آورد.
همه ما در زندگی هر روزه خودمان به تأویل امور می پردازیم. هر تأویل استوار به زندگی، پیشینه، موقعیت های وجود و تاریخی، بصیرت، دانش و پیش دانسته های تأویل گر شکل می گیرد. این پیش دانسته ها (که هایدگر آنها را “پیش فهم ها” می خواند و هانس گئورک گادامر به آنها عنوان “پیش داوری ها” می داد) تعیین کننده شکل و افق تأویل های ما هستند. گفتگوی اندیشمندانه میان انسانها به این دلیل شکل می گیرد و پیش می رود که آنها جز در مواردی استثنایی تأویل های همانندی از امور ارائه نمی کنند….

 

 

ادامه مطلب

 

 

منبع: کانال تلگرامی تحلیل گفتمان نشانه شناسی متن (https://t.me/irCDS) > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *