زبان رؤیا، زبان حال

عبدالکریم سروش

 

پیشگفتار:

دوست مشفق و قرآن پژوه محترم، جناب آقای مهندس عبدالعلی بازرگان، طال عمره و دام فضله، بر سخنان اخیر من در بی‌بی‌سی فارسی در باب قرآن، خرده گرفته‌اند و با استفاده از آیات قرآن  کوشیده‌اند تا سستی و نادرستی آراء مرا نشان دهند. این جهد مشکور، مرا بر آن داشت تا بار دیگر در توضیح و تنقیح مرادات خود بکوشم و آنه‌ها را در جامه‌ای تازه عرضه کنم و تفسیر خود از آیات مذکوره را به‌روشنی و بی‌تکلّف بیاورم و چراغ «رؤیای رسولانه» به دست، تاریکی‌ها را بزدایم. پیش از ایشان، آقای مصطفی حسینی طباطبایی نیز در نظریۀ «رؤیای رسولانه» ضعف‌های قوی دیده‌اند و نقدهای عنیف نموده‌اند. این نوشته به افادات ایشان نیز ناظر است. به بهانه این نقد، نگارنده پاره‌ای از آراء ناگفته خویش را درین مقال آورده و کوشیده است تا «رؤیای رسولانه» را قوّت و غنای بیشتر بخشد.

نکات آغازین:

در آغاز، لبّ لباب و عصارۀ مفاد نظریۀ «رؤیای رسولانه» را می‌آورم تا وضوح مدّعا، پاره‌ای از کژخوانی‌ها را بزداید و سستی‌های محتمل را آفتابی‌تر کند:

۱ـ قرآن کتابی وحیانی است.

۲ـ وحی همان رؤیاست.

۳ـ رؤیا، پدیده‌ای سمعی ـ بصری ـ شمّی ـ ذوقی ـ لمسی است.

۴ـ زبان رؤیا بشری است.

۵ـ فهم زبان رؤیا، محتاج خوابگزاری (تعبیر) است.

۶ـ رؤیا محصول ذهن و ضمیر خلاّق  و کشّاف پیامبر است.

۷ـ پیامبر، در پدیدۀ وحی، فاعلیّت و کاشفیّت  دارد.

۸ـ قرآن گزارش رؤیاهای پیامبر و به زبان اوست.

۹ـ پیامبر، چون همه موجودات امکانی، مندکّ و مستحیل در وجود واجب است و فاصله‌ای میان پیامبر و خدا نیست.

۱۰ـ پیامبرد در لحظات ویژۀ وحی، پر از خداست و بی‌اراده و بی‌خویشتن است.

۱۱ـ پیامبری یک تجربه است و پیامبر به تدریج پیامبرتر می‌شود و رؤیاهایش ژرفا و فراخنای بیشتری می‌یابد.

۱۲ـ اسناد تکلّم به خداوند، اسنادی مجازی است، چون اسناد دست و پا و گوش و چشم.

۱۳ـ تأویل مفسّران پیشین از جنس خوابگزاری و هم‌راستا و مرتبه نازله آن است .

۱۴ـ در رؤیا زنجیره‌های زمان و علیّت گسسته می‌شوند و معانی منتزع جامۀ خیال می‌پوشند و حقایق نامحسوس در صورت‌های محسوس ظاهر می‌شوند. این صور محسوس از فرهنگ زیستۀ پیامبر برگرفته می‌شوند.

۱۵ـ قصّۀ آدم و ابلیس و خلقت آغازینِ آدمیان از گِل و رستخیز وحوش و سوختن دیوان به شهاب ثاقب و نشستن خدا بر تخت و استقرار تخت خدا بر آب، و آتش گرفتن دریاها و سوختن گنه‌کاران به آتش و سربرآوردن مردگان از خاک و حاضر آوردنِ ترازوی عدل در روز پنجاه هزار ساله قیامت، و گردش فرشتگان به دور تخت خداوند، و خیمه زدن حوریان در باغ بهشت، و گفتگوی بهشتیان و دوزخیان و کسوف خورشید و تیره‌شدن ستارگان و نزول ملائکه در شب قدر، و افتادن آهن از آسمان، و معراج پیامبر و … (که همه در قرآن آمده‌اند)، همه از جنس رؤیاهای پیامبرانه‌اند، نه پاره‌ای از تاریخ انسان، و نه پاره‌ای از واقعیت کیهان، بل صور  رؤیایی و خیالین ‌اند که باید تعبیر شوند.

۱۶ـ فرشتگان و شیاطین، تصاویر رؤیاییِ نیروهایی بی‌صورت‌اند.

۱۷ـ پیامبران یا عارفان دیگر، می‌توانند قصّۀ مبدأ و معاد و اسطورۀ آغاز و انجام آفرینش را به گونه‌ای دیگر تخیّل و تصویر کنند. این صورت‌ها با خزانه خیال و قدرت تصویرگری صاحبان رؤیا، ربط وثیق دارند.

۱۸ـ تفاوت پیامبران به تفاوت رؤیاها و توان تصویرگری و کشف هنری آنان است.

۱۹ـ پیامبران وظایفی ناسازگار و ناگزیر دارند. از یک‌سو باید بر بی‌صورت‌ها، صورت بیفکنند و از سویی به مخاطبان بگویند در صورت‌ها نمانند و از آنها درگذرند.

۲۰ـ کلام محمّد، کلام خداست و کلام خداممعنایی دیگر ندارد و تصویرگری محمّد در حکم تصویرگری خداست، گرچه به دیدۀ حقیقت‌شناسان و وحدت‌بینان، عین یکدیگرند. (وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلکِنَّ اللَّهَ رَمَى)

صورت ظاهر گدازان کن به رنج / تا ببینی زیر آن وحدت چو گنج

مُدل و معارف بیست‌گانۀ یادشده، که هیچ‌یک از متن قرآن بر نیامده‌اند، کمترین بهره‌شان این است که سؤالات بیهوده را می‌روبند و از خانۀ ذهن بیرون می‌ریزند….

 

 

ادامه مطلب

 

 

منبع: zeitoons.com/52583

 

یادداشت مهندس عبدالعلی بازرگان

 

لینک برنامه ی بی بی سی  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *