ویتگنشتاین متقدم: تقابل زبان و متافیزیک

نبی الله سلیمانی

ویتگنشتاین در رساله منطقی-فلسفی درصدد است تا با ایجاد خط تمایزی میان دو سطح از امور نگاهی منطقی و دقیق به جهان داشته باشد. نزد ویتگنشتاین، متافیزیک، اخلاق، دین، و هنر همه به قلمرو امر متعالی تعلق دارند که نمی توان درباره آن چیزی گفت؛ بلکه تنها می توان آن را نشان داد که البته او از اینها از این نظر که فرازبانی است به امور مهمل یاد می کند. و جهان تجربی یا طبیعت از آنجایی که تصویری از واقعیت است و مناط صدق قضایا که همین رابطه تصویری زبان با واقعیت است لذا این همان قلمرویی است که می توان درباره آن صحبت کرد و حکم صادر کرد. برای ویتگنشتاین فهم دقیق و نگاه درست به جهان مستلزم ایجاد این خط تمایز است که ضروری است. او بر این باور است که مشکل اساسی نسبت به امور متافیزیکی که فیلسوفان در طول تاریخ با آن دست و پنجه نرم کرده اند حاصل عدم ایجاد این خط تمایز و سوء استعمال زبان است. در حقیقت وی با ایجاد چنین تمایزی درصدد ایجاد یک محدوده ایمن برای قضایای متافیزیکی و عدم دست اندازی فیلسوفان به آن است که این امر بیانگر رویکرد عرفانی ویتگنشتاین به این دسته امور است.

در این مقاله سعی خواهیم کرد این نکته را روشن سازیم که ویتگنشتاین با رویکرد زبانی چنین خط تمایزی از امور به دو سطح یعنی امور زبانی و امور غیر زبانی را ایجاد کرده است که در نوع خود تناقض است.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *