در رثای ریشه ها من هم-تبار سنگ سبزم هم-سرشت سبزهای جنگلم به رنگِ بادهای نغمه خوان. به دنبال ریشه هایم می گردم رگه های مرمر رگ-برگهای گل ها در گلدان رگ-برگهای کاج ها چنارها. به دنبال ریشه هایم به شهر خاموشان آمده ام… م. ب در رثای ریشه ها – سفر سنگ […]
Tag: م. ب
یک فانتزی تلخ مرثیه ای برای چشم ها و ساختمان های یکسونگر م. ب یکسویه نگری. تک بعدی نگری. ظاهربینی. ظاهر فریبی. فریب کاری. بی توجهی. بی ارتباطی. در خود ماندگی. فروبستگی. ریاکاری. دروغ گویی. خامی. بی احترامی به بیننده. تخریب تمام حس زیباشناسی به یکباره. ساختمانی که از خودش نپرسد «چشم هایی که قرار […]
از مجموعه ی سؤال های بدیهی و ساده (۲) روی پلِ فلسفه تا روایت یک ماه پیش گلدانش را باید عوض می کردم؛ گلهای عزیزم که شاهد زیبایی و رشدشان بودم از پارسال. بعد از یک سال، آرام ریشه ها را در گلدان بزرگتر گذاشتم و مواظب بودم که کرم لای ریشه ها […]
از مجموعه ی سؤال های بدیهی و ساده (۱) روی پلِ فلسفه تا روایت «واسه خاطر پونزده تومن بیست دفعه باید برم سراغش» این را در پاسخ همکارش گفت که پرسیده بود: «بالاخره چی شد؟» هر دو شان پشت سر من ایستاده بودند؛ دو زن جوان. در انتهای گوشه ی آخرین راهروی طولیِ […]