از گفتگوهای گروه فلسفی تیرداد: اصول شهرسازی و شهر تهران

*** گفتگوی ۱ ***

… ادمین گروه پل, , [۱۵.۰۸.۱۹ ۰۸:۳۶]

[In reply to حامد درودیان]

زیست در طبیعت. در مورد نحوۀ زیست آدم ها در دنیای مدرن، همه داریم فکر می کنیم. دکتر عبدالکریمی مثلاً.

راهکار برای نوعی نجات بشریت. من که به نظرم می شود در حد دایره ی کوچک خود امیدوار بود. در مورد بازگشت بشر به دوران تمدنی قرن نوزدهم.

احتمالش هست. لااقل در بسیاری افراد فهیم.

بر حسب همین زندگی و زیست شهری؛  برنامه زندگی شدنی است. الآن گمانم دکتر عبدالکریمی اینهمه تأکیدش در مورد بی معنا شدن جهان و جهان بی معنا و اینها برای همین است.

این “آمیش” ها را ببینید:

آمیش

 

 

ادمین گروه پل, , [۱۵.۰۸.۱۹ ۲۱:۴۸]

[In reply to حامد درودیان]

راستش با جمله آخرتون موافقم.

ببینید شما طرفدار پروژه شهرسازی ارزان قیمت هستید.

مسکن مهر بهترین نمونه اش.

و در واقع، یکی از بهترین پیشنهادها در چنین شرایطی.

ولی

اجرا مهم بود.

نمی دانم کیانمهر مهرشهرکرج را دیده اید یا نه.

یک قسمتش نزدیک مهرشهر یک پروژه وسیع بوده. بسیار بسیار اصولی به لحاظ منظر، خیابان بندی و بافت شهرسازی.

من استحکام و مصالح را نمی دانم. فقط ظاهر را می گویم که معقول بود. یعنی وسط یک دشت و بیابان، پروژه شهرسازی با خیابان، مسیر دوچرخه و میدان تره بار. پمپ بنزین سی ان جی و…

خب، یک چنین شهرکی واقعا ایده آل ارزان نشین هاست.

اما تهران که شما دارید صحبتش را می کنید هیچ راهی ندارد، جز تعمیر.

نه ساخت.

اینها را دکتر فکوهی توی سخنرانی ها سالهاست می گوید.

 

ادمین گروه پل, , [۱۵.۰۸.۱۹ ۲۲:۳۱]

خلاصه اینکه

یک ارتفاع داریم یک عرض.

اینجا نسبت مهم است.

شهرک اکباتان نمونه اش.

نیویورک، توکیو، شیکاگو نمونه اش.

مهم این نیست چند طبقه باشد، آسمانخراش حتی.

مهم ارتباطش با اطراف در عرض است.

 

ادمین گروه پل, , [۱۵.۰۸.۱۹ ۲۲:۳۱]

اینها بیس عناصر بصری است در منظر شهرسازی و نگاه کلان.

 

ادمین گروه پل, , [۱۶.۰۸.۱۹ ۱۱:۱۷]

این بحث خیلی خیلی مفصله. من فقط یک جمله ی شما را با اجازه پاسخ دهم. که خودش یک عالمه مطلبه.

می گویید زمان کرباسچی پارکینگ ها را فروختند، مشکل پارکینگ را آوردند گذاشتند در آپارتمان.

می پرسم: شما در یک واحد آپارتمانی در خیابان بیست و پنجم زندگی می کنید. پارکینگ ندارید. بار زیادی خرید کرده اید. از خیابان بیست و سوم که اتومبیل را پارک کرده اید تا منزل تان آیا باید تاکسی بگیرید؟

می پرسم: شما شاید بخواهید در همان آپارتمان ۲۵ تا ۴۰ متری خود مهمانی بگیرید. چهار تا دوست و فامیل را شام دعوت کنید؟ کجا باید ماشین هایشان را پارک کنند؟ تهران آنقدر در ارتفاع رشد کرده که دیگر جای نفس کشیدن ندارد.

اتفاقاً اگر یکی دو تا قانون درست در شهرداری باشد فعلاً یکیش همین پارکینگ است.

معضلات شهرسازی در تهران مثل آبی است که از سر گذشته. ولی ایرادهای ما هم باید منطقی باشد.

شهرسازی مدیریت شهری می خواهد. یک جمله.

در مدیریت شهری، «نگاه کلان» و «زیباشناسی» را می آموزند.

مهمترین مبحث همان “انسان، طبیعت، معماری” است.

“انسان، طبیعت، معماری”

 

یک نگاه به “مهرشهر” کرج بیاندازید.

یک نگاه به “نوشهر” مازندران بیاندازید.

یک نگاه به “بابلسر” مازندران بیاندازید.

یک نگاه به “شهرک اکباتان” تهران بیاندازید.

یک نگاه به “منطقه شهرآرا”ی تهران بیاندازید.

اینها با اصول نقشه شهری و شهرک سازی ایجاد شده اند. هنوز که هنوز است مشکلات و آسیب های اجتماعی ندارند یا کمتر دارند.

ولی متأسفانه آن اتوبان نواب، می دانید چقدر آسیب های فرهنگی اجتماعی ایجاد کرده برای خودش و برای شهر تهران؟ این ها را تیم انسان شناسی و فرهنگ چندین سال است بررسی می کنند. تحقیق های دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی روی این مسائل است.

 

تهران، یک ناکجاآباد شده. بخصوص از تابستانِ ۸۸ که ولیعصرِ بالا را هم یک طرفه کردند. و بارِ ترافیکش رسید به جردن و گاندی و سئول و همه جا. اینهمه پلاک شماره گذاری می شود در هفته. هر شش ماه شاهد یک اتوبان تازه هستیم. هر ماه یک پروژه عظیم. ولی همه انگار در عین بی منطقی.

تهران الآن یک پدیده ی غریبی شده. مجموعه ی تضادها. مثل یک پرفورمنس تکان دهنده با کولاژ حاضرآماده ها از اشیاء فلزی خشن که یادآور تهاجم باشد.

اصولاً پرفورمنس برای هشدار است. در جامعه مدرن. و تهران الآن هویتی تکان دهنده پیدا کرده. تهران کجاست؟ حلبی آبادهای حاشیه؟ یا تهران ایران مال؟ یا تهران پردیس سینمایی ملت؟

چهار راه ولیعصر قدیم کو؟ آن تالار رودکی، خیابان فرانسه؛ انجمن حکمت و فلسفه؛ قنادی فرانسه، آندره، بامداد…

دکتر فکوهی در یکی از سخنرانی هایش می گفت من سرم را می اندازم پایین و هندزفری می گذارم در گوشم رد می شوم از چهارراه ولیعصر. چون محله اش بوده. علاقه داشته به آن.

می دانید خانم زهره دودانگه و اعضای باهمستان تلاش کردند برای نرده های چهارراه ولیعصر و موفق نشدند. کمپین “از خودمان شروع کنیم” همینطور.

زعفرانیه، نیاززاده. توی دل کوه، ردیف آن مجتمع های آپارتمانی لاکچری، سرگیجه آوره. شما بروید ببینید. دستگیره ها روکش طلا. استخرهای روباز هزار متری. باغ روی سقف. ولی آیا اینها در آن کوهستان آرامش بخش است؟ آیا بچه ای که در این مناطق بزرگ می شود اندیشه خواهد داشت؟

تمام خاک لواسان شده سکه و دلار برای یک عده. هیچ اشکال نداره که سود کنند. مهم اینه که روی اصول تصمیم بگیرند.

وقتی می گوییم یک عده، منظور این نیست که این ها آدم فضایی هستند. نه. اینها خود ما هستیم.

 

ادمین گروه پل, , [۱۶.۰۸.۱۹ ۱۱:۱۷]

مشکل ما بی هویتی شهری است. ناصر فکوهی

 

ادمین گروه پل, , [۱۶.۰۸.۱۹ ۱۱:۱۷]

شهر را از زیر پای مردم کشیده اند. ناصر فکوهی

 

ادمین گروه پل, , [۱۶.۰۸.۱۹ ۱۱:۱۷]

پرسه زنی در شهر. ناصر فکوهی

 

ادمین گروه پل, , [۱۶.۰۸.۱۹ ۱۱:۱۷]

بی هویتی تهران هویت های دیگر را می بلعد. ناصر فکوهی

 

ادمین گروه پل, , [۱۶.۰۸.۱۹ ۱۱:۱۹]

اینها چیزی نیست که بگوییم تئوری صرف است. ترجمه است. تطبیق با واقعیت جامعه ندارد.

نه.

آسیب شناسی اجتماعی یعنی همین.

همه جوانب را سنجیدن.

الآن آنقدر باید گفت و باید گفت و باید گفت تا بلکه گوش شنوایی یا فهمی یا لااقل در بین خودمان یک درکی از مسأله.

این ها واقعا دغدغه های بزرگی است به نظرم.

و نهایت اینکه از شما ممنون که این باب گفتگو را باز کردید.

و امید یک مقدار راهگشایی. لااقل در سطح گفتگوهای گروه تیرداد.

 

ادمین گروه پل, , [۱۷.۰۸.۱۹ ۱۹:۰۴]

خب اینهایی که گفتید درسته. از آن زاویه دید به قول شما کف جامعه. قبول. متوجه شدم دغدغه شما چه قشری است.

ولی نگاه کلان هم برای خودش پیشینه آکادمیک داره دیگه.

نسبت ارتفاع به عرض و طول.

منظر، پنجره، نور، و…

مصالح، رنگ

بافت

و ترکیب المان های ایرانی اسلامی.

و…

خب، پس هر دو زاویه دید درسته.

برویم جمکران. آنجا ظرف چند سال از بیابان به این شهر تبدیل شد؟

برگردیم تهران، عباس آباد. پروژه مصلی چرا تمام نمیشه؟ و هنوز امام جمعه موقت ما، در محوطه دانشگاه نماز می خواند! و همین مصلای نیمه کاره نمایشگاه می شود!!

پاسخ، قرار نیست نظم و هنجار در کار باشد. فقط چسب زخم کارآیی ندارد برای زخم های عمیق همان بافت فرسوده با آنهمه معضلات اجتماعی که می دانید و می دانیم.

وگرنه همان مسکن مهر، بسیار پروژه درستی بود در تعاریف خودش، ولی همان هم این شد که دیدیم. نمونه اش در شهرهای شمالی، لب دریا. خیلی از پروژه ها خوابیده، و خب در اثر رطوبت داره از بین میره. شاید چون قرار نیست عملی بشه، و مشابه تئوری شما در قسمت تر و تمیز شهر، که به حساب بالاشهری است بگیرید تا پست ترین بخش های شهر، که نتیجه اش این شده که مسیر پنج تا پانزده دقیقه ای را باید چهل پنجاه دقیقه بروید. شهرهای شمالی، درست مثل تهران شده ترافیک.

اینها واقعیته. دیده میشه.

 

ادمین گروه پل, , [۱۸.۰۸.۱۹ ۰۹:۲۵]

[In reply to حامد درودیان]

فکر کنم هر دو داریم یک حرف می زنیم تقریبا.

و فکر کنم خودتان جواب خود را دادید آنجا که از شهرک سازی اصولی کشورهای شمالی گفتید. و اینکه همه جوانب دیده شده در محوطه سازی.

کشورهایی با تجربه کمونیسم.

با توجه به نظام سوسیال.

در مورد نگاه مردم شناسانه، با شما موافقم. صد در صد. برای همین من روی این معضل (آسیب های اجتماعی شهرهای بزرگ) دغدغه دارم.

منتهی سعی کنیم در داشتن دغدغه، از تجارب شخصی فاصله بگیریم.

در مورد شخص دکتر فکوهی باید بگم خودش کار کرده در پاریس برای گذران زندگی و همین باعث وقفه در تحصیلش شده.

و تمام اینهایی را که شما می گویید من در بسیاری مقالات ایشان از سال ۸۵ تا الآن خوانده ام. ایشان از همان سال ها داشت چنین هشدارهایی می داد.  منتهی آن زمان شاید کمتر صدایش شنیده می شد.

رییس ما که شهرساز حرفه ای بود نگاه کلان داشت. من این تئوری ها را با صحبت های دکتر فکوهی تطبیق می دادم. اگر آن بحث ها نبود شاید من نمی فهمیدم دکتر فکوهی به عنوان تئوریسین چه می گوید.

شما از منظر یک محقق آسیب شناسی اجتماعی نگاه می کنید به واقعیت اجتماع. آنها همین جزئیات واقعیت را از منظری بالاتر و وسیع تر و در تمام ابعادش می بینند.

اینکه به فرض با ساخت هزاران خانه در مناطق مرکزی داخل شهر تهران، عده ای سامان بگیرند و از معضلات اجتماعی کاسته شود. و خانواده شکل بگیرد؛ ولی به پدیده رشد جمعیت در تهران توجه نشود؛ خودش تبعاتی دارد که آسیب اجتماعی دیگری است؛ به نظر من.

اینکه بیایید عده ای جوان را سامان دهید، فقط کافی نیست. این آدم ها را نمی توانید ایزوله کنید آن وسط شهر. اینها در تعامل خواهند بود با سایرین. و آن سایرین کی هستند؟ چه تضادهای فرهنگی شکل می گیرد؟ تفاوت طبقاتی. نگاه و ایدئولوژی. روابط اجتماعی پیچیده است. شغل اینها چیست؟ مصرف و تولیدشان چی؟…

از طرفی دقت بفرمایید داریم درباره تهران حرف می زنیم نه هر شهر بزرگ دیگر؛ که همین آسیب ها را دارد. تهران شهری است روی نوار زلزله. لطفا مستندهایی را ببینید که در همان مجموعه انسان شناسی و فرهنگ پخش شده و فهرستش هست.

زلزله که بیاید، باید سریع اجساد دفن شود. نه در بهشت زهرا. بلکه در گورستان های هر محله و منطقه. حالا به غیر از ظهیرالدوله و پونک کدام منطقه تهران گورستان دارد؟ همان چندتایی که سالها پیش بود را صاف کردند.

تهران در شیب دامنه است. فاضلاب تهران در جنوب به زمین های کشاورزی می رسد. و یک معضل زیستی در زمین های جنوب این کلان شهر هست.

مهاجران از شهرهای مختلف ایران جمع شده اند در تهران بخاطر اینکه روستاهایشان خشک شده. لازم نیست سفر کنید. توی گوگل ارت، جاده بین یزد و اصفهان را سرچ کنید. ببینید چند تا اسم روستا هست ولی از روستا خبری نیست و هیچ کشت و زرعی در زمین های آنها نمی بینید.

تهران دسترسی به منابع ندارد. معدن ندارد. ساحل ندارد که شیلات داشته باشد. یا چاه نفت و پالایشگاه ندارد. شهرک های صنعتی اش محدود است به همان جاده قدیم کرج و جاده قم. حتی در مقام مقایسه نسبت بگیرید به شهر اراک که آنهمه شهرک صنعتی دارد می بینید صنعت در تهران نیست. مگر یک کلان شهر که بازار بورس درست و حسابی هم ندارد، چقدر کشش دارد برای کارهای خدماتی؟

از طرفی همین تعداد کارخانه هم به قدر کافی آلودگی زیست محیطی ایجاد کرده، چون تهران محصور در کوههاست. بنابراین قشر کارگر کارخانه ندارد. به همین خاطر کارگر در تهران در خدمت طبقه مرفه است. یعنی با نگهبانی مجتمع، باغبانی و کارگری طبقه مرفه روزگار می گذراند. قشر ضعیف باید فن و حرفه ای بلد باشد. که آن هم کارهای تعمیراتی مثل تعمیر کفش و رفوی فرش که حالا دیگر مشتری ندارد.

این قشر الآن فن هم بخواهند بلد بشوند باید یا بروند دوره ی تعمیرات اسپلیت و آبگرمکن و تنظیم ماهواره و امثال این وسایل را ببیند، که خودش هزینه بر است؛ و یا از صفر شروع کنند. چطور با دست خالی شروع کنند؟ بافتنی هم که بخواهند ببافند، کانوای گران لازم دارد. خب، خیلی از اینها از طبقه اجتماعی خوبی آمده اند؛ چطور اینهمه مشکلات را تحمل کنند؟

 

ادمین گروه پل, , [۱۸.۰۸.۱۹ ۰۹:۲۵]

[In reply to حامد درودیان]

در این بینش، شما عملاً با اسکان این افراد، دو طبقه ایجاد می کنید که به هم وابسته می شوند؛ در حالی که اگر به «اشتغال» قبل از «مسکن» فکر کرده بودید، کارگر بجای خدمات به قشر مرفه، خودش کار شرافتمندانه برای کارخانه داشت.

وقتی در یک شهر، دو طبقه اجتماعی با فاصله و در عین حال، به هم وابسته شکل بگیرد، این در بچه های این دو طبقه تأثیر سو دارد.

درک کنید بچه زنی که می رود نظافت خانه ای را می کند که آن خانه بچه همسال او دارد. این نگاه دو بچه معصوم موقع بازی به آنها می قبولاند که فاصله طبقاتی دارند. بماند که اگر با مادر آن کودک، بدرفتاری و توهین شود، هر دو بچه چقدر آسیب می بینند.

بنابراین، نگاه سوسیالیستی اگر داشته باشید، می بینید که توزیع ثروت مهترین کار است، و جبران رانتخواری و حق خوری این نیست که معضلی به معضلات اضافه شود با چنین راه حل های کوتاه مدتی.

الآن من شنیده ام گویا دارند دو وزارتخانه راه و ترابری و مسکن و شهرسازی را یکی می کنند. ای کاش زودتر این کار را کرده بودند.

شهر و خارج شهر اگر یک متولی داشته باشد خیلی مسایل حل است.

امیدوارم در اولین تصمیم هم قانون منع ساخت و ساز خارج بافت را بردارند.

همین یک قانون متأسفانه تراکم شهرهای ما را به انفجار رسانده.

اگر مردم بتوانند خودشان یک کلبه در مسیر جاده ها بسازند و یک باغ یا زمین کشاورزی را احیا کنند نیازی به حاشیه نشینی ندارند. خودشان تلاش می کنند.

سوار مترو تهران کرج بشوید ببینید مردم این باغ های قدیمی شان را چطور با چنگ و دندان حفظ کرده اند.

زمانی این مسیر، فقط یک جاده ی خشک و خالی بوده. و تعدادی باغ و درخت هایی که به دست انسان کاشته شده اند.

چرا جاده های ما روستاهایی اقماری نداشته باشد؟ اتفاقاً اینطوری شما زندگی و حیات را بین دو شهر توزیع می کنید. و این به نفع هر دو شهر خواهد بود. مثلاً اجازۀ ساخت و ساز بین قم و کاشان می تواند آن جاده ی خشک و برهوت را نجات دهد. انسان ها خودشان برای زندگی تلاش می کنند. اگر جایی آب باشد، حیات خود بخود شکل می گیرد.

به جاده چالوس نگاه کنید. چقدر رستوران. پیوسته. در دل کوه.  در طول جاده. تمام روستا. چون آب هست.

بسیاری از رودخانه های ما می تواند چنین نقشی داشته باشد؛ و بستر و زمینۀ ساخت شهرهای جدید شوند.

مدیریت کلان یعنی شما دروازه شهر را رو به مهاجران ببندید. نه اینکه بگذارید آن میدان آزادی، که نماد تهران و ایران و دروازه شهر است، تا چند کیلومتر در انحصار مهاجرانی آسیب زا و آسیب پذیر شود؛ و چهره شهر را مخدوش کند و ناامنی برای رهگذران ایجاد شود که برخی خارجی هستند و از شرق و غرب عالم وارد شده اند؛ و حالا دیگر ندانی با اینها چه کنی.

این مهاجران در بهترین حالت، می شوند راننده آژانس و اسنپ. که هیچ کدامشان متأسفانه اتوبان ها و خیابان ها را هم بلد نیستند.

در شهری که زیست مؤمنانه وجود ندارد، مسجد ها کارکرد واقعی خودشان را از دست داده اند، و مردم دیگر در کوچه های باریک، به هم که می رسند سلام نمی کنند. در چنین شهری است که می بینید به هیچ وجه مناسب نیست دخترتان را از یک سنی به بعد در ساعات پایانی روز تنها بفرستید در خیابان؛ در حالی که در روستا و شهر کوچک اینطور نیست. نهایت ترس از گرگ و شغال و مار وجود دارد.

شهرهای بزرگ محصولی ندارند جز از خودبیگانگی. مردم همه غریبه اند. این هشدارها را الآن چندین دهه است که اندیشمندان دنیای غرب دارد می گویند.

برای همین می گویم در تهران، تمام این معضلات به هم پیچیده شده در اثر سیاست گذاری غلط. و اگر امثال دکتر فکوهی مدام این معضلات را تکرار نکنند، وضع از این هم بدتر می شود.

تهران باید به هویت برسد. همان بافت فرسوده در شرایطی خاص، و به صورت کارشناسی اگر بررسی شود، شاید که بتواند مرمت شود، با المان های هویت بخش. المان هایی که در ساختمان های دهه اول انقلاب می بینید، تمامشان برگرفته از همین هویت بود.

ساختمان های دانشگاه تربیت مدرس

ساختمان فرهنگستان هنر.

و گالری صبا.

معمار می دانسته با روح آدم هایی که در آن فضا قرار می گیرند دارد چه می کند.

 

ادمین گروه پل, , [۱۸.۰۸.۱۹ ۰۹:۲۵]

[In reply to حامد درودیان]

یا موزه هنرهای معاصر. کامران دیبا تمام المان های معماری سنتی ایران (هشتی؛ گذر، چارسو) را در آن آورده. المان های معماری کشورهای عربی را آورده. از طرفی از کارهای لوکوربوزیه و فرانک لوید رایت بهره گرفته. من هنوز اسم این موزه می آید یاد روزهای جنگ می افتم و آن سرود کجایید ای شهیدان خدایی که از بلندگوها پخش می شد و آن تابلوهای تأثیرگذار. که هنوز در روح من هست.

معماری تنها هنری است که انسان درون آن است. و روح را شکل می دهد.

در فیلم جادۀ فلینی می بینیم روح آدم ها در خرابه های بازمانده از یک ساختمان قدیمی تجربه دیگری دارد. مرگ برای آن دختر جوان، جلسومینا، با آن معصومیتش فقط می توانست در یک چنین خرابه ای از یک خانه تخریب شده، اتفاق بیافتد. و این را فیلم ساز به بهترین نحو مفهوم سازی کرده بود. شاید در تهران و شهرهای ما هم اینطور باشد. یعنی اینطور نگاه کنیم همان مرد معتاد تزریقی هم که می رود در یک خرابه می خوابد انسان است؛ روح دارد.

 

ادمین گروه پل, , [۱۸.۰۸.۱۹ ۱۶:۴۲]

یعنی با ارتفاع و برج تمرکز گرایی این چهل ساله را اینطوری تقویت کنیم؟!

من از جامعۀ اروپایی صحبت نمی کنم که شما مدّ نظرتان است. اشتباه نشود.

من دارم از تاریخ معماری بین الملل صحبت می کنم.

حالا دکتر فکوهی چه اروپایی را مثال می زند من نمی دانم.

شما حرف من را گفتید. اینهمه اطراف کرج و شهرهای استان البرز دشت های وسیع هست و از نوار زلزله هم دور است و باد غرب و شرق خوبی هم دارد، خب ببرند شهرک ها را آن طرف ها. باران خور خوبی هم دارد. با چند تا سیستم قنات و استخرهای مختلف آب را می شود نگه داشت.

نمونه اش، مؤسسه سرم سازی رازی در حصارک کرج. آن درختان سر به فلک کشیده در آن محوطه ی چندین هزار متری مؤسسه، تماماً آبیاری اش مجانی است. و ساکنان خانه های سازمانی آنجا که بسیار هم زیباست و خانه های دوران رضاشاهی است و تک تک با دیوارهای شمشادهای بلند و زیبا، آنجا آب در یک سفره زیرزمینی است.

مثال زدم برای شما. شهرک های همان منطقه کیانمهر.

یک شهر فقرزده است کیانمهر.

اما شهرک سازی هایی که شده و خود مسکن مهر هم آنجا کار کرده اصولی است. حالا مشکلاتی هم دارند اهالی. ولی اصولی است. همان حرف شماست دقیقا. ارزان و مناسب.

و همین حرف من است که می گویم منظر باید باشد. بچه ها باید امنیت داشته باشند. و محیط باید موجب رشد شود و از تهران و مرکز و آسیب های آن دور.

در نهایت، خیلی خیلی ممنون از اینهمه توضیحات تخصصی و دقیق.

 

ادمین گروه پل, , [۱۸.۰۸.۱۹ ۲۱:۴۶]

تشکر کنم آقای درودیان،

خیلی به من ایده هایی داد این صحبت های اخیرتون. باید فکر کنم. الان نمی دونم بگم موافقم یا نه.

باز ممنونم.

 

حامد درودیان, [۱۸.۰۸.۱۹ ۲۲:۲۶]

بنده هم تشکر می کنم

 

برای بنده مغتنم بود با دیدگاه شما آشنا شوم که روی آن کار کرده اید مطالعه کرده اید و وقت گذاشته اید شما هم سخن بنده را نه به عنوان یک نگاه کلان بلکه به عنوان یک منظر ملاحظه کنید.

 

 

*** گفتگوی ۲ ***

ادمین گروه پل, [۲۰.۱۰.۱۹]

[ Forwarded from مجموعه سؤالات فلسفی ]

از مجموعه سؤالات انسان شناسی

«مسیر توسعه تهران با هویت آن همخوانی ندارد و آینده تهران از این زاویه مبهم است به این معنا که با ریشه ها و گذشته خود نسبتی ندارد و این موضوع نیز یکی دیگر از کلان‌مساله های این شهر است.»

منبع:

https://sccr.ir/News/6689/1/

سؤال:

–  با رویکرد انسان شناسی فرهنگی، و با نگاهی به تنوع فرهنگ طبقات مختلف اجتماعی در شهر تهران، شما تا چه میزان موافق پروژه های عظیم ساخت و ساز هستید؛ و آنها را موفق می دانید؟ به طور مثال اجرای پروژه هایی مثل پالادیوم، ایران مال، و حتی پردیس سینمایی ملت، و یا مجموعه هایی مثل مجموعۀ کتابخانه ملی و مرکز اسناد که با بودجه های دولتی ساخته شده اند.

–  به نظر شما کلان شهر تهران با این هویت چهل تکه، در آینده چطور می تواند به حیات خود ادامه دهد؟ به راحتی و آسودگی، و یا بیمارگونه، یا به مانند یک محتضر.

 

حامد درودیان, [۲۰.۱۰.۱۹]

[In reply to ادمین گروه پل]

تخریب و نوسازی بافت های فرسوده و ایجاد محله های عمودی با ساختن برج باغ ها.

 

M, [21.10.19]

[In reply to ادمین گروه پل]

از زمانی که تهران وسیله چپاولگری سرمایه سالاران و سرمایه اندوزان شد، پلکانی برای دستیابی به مقامات عالی ازجمله ریاست جمهوری  گردید، پشت صحنه های زدوبندهای مسئولان شهرداری باپیمانکاران طمعکارپیداکرد، تخلفات نجومی با پول ورشوه حل وفصل شد آسمان آن با فروش تراکم به حراج وتاراج رفت…

خلاصه آماج انواع نقشه ها ومطامع گردید، کمتراز ۳ دهه بازه زمانی، تحولاتی نجومی برپایتخت تحمیل گردید. وقتی در مناطق شمالی شهرکه بیش از دیگر مناطق آماج حوادث نام برده شده، گشت می زنی حس غربت و دلتنگی سنگینی می کنی، کو آن همه باغ و درخت وزیبایی های طبیعت؟ کو سیب شمیرانی، کوتوت وشاتوت کن وفرحزاد؟

کوآواز خوش پرندگان؟ کوچشمه ها ؟ وآبهای سرشار در جویبارهای خیابان ولیعصر وشریعتی و…؟ تپه زیبا ورویایی قیطریه کجاست؟!

چشمه حاج علیرضا و…

کو آن حس آرامش وسکون در کوچه پس کوچه ها وخیابان ها وگذرگاههای خلوت شهر!

می رود که تقریبا هیچ هویتی از طبیعت و معماری آن باقی نماند.

از آب های زیرزمینی و کاهش باور نکردنی آن بگذریم…

تهران

کدام تهران!!!

قربانی طبیعت خواران

پلکان قدرت طلبان…

 

ادمین گروه پل, [۲۱.۱۰.۱۹]

[In reply to M]

این اندوه و حزن شما را یک نقاش غربی که سالها پیش در شمیران زندگی می کرده، و بعدها می آید ایران، و باورش نمی شده اینطور می گوید که ملتی که به خودشان رحم نکردند و زیباترین نقطه دنیا را اینگونه تخریب کردند.

این نقل قول در یکی دو تا فیلم مستند گفته شده.

 

ادمین گروه پل, [۲۱.۱۰.۱۹]

[In reply to حامد درودیان]

سلام. خیلی ممنون. اما تهران در شیب کوهستان است آن هم روی نوار زلزله در شمال آن، و با خیابان هایی پر پیچ و خم. شهرهای اروپا و امریکا که نیست که مسطح باشد و خیابان کشی اش مستطیلی، که با تعریض خیابان ها در بافت فرسوده بشود به نحو مطلوب برج سازی کرد.

تهران از روزی که پایتخت شد، تا آن مدرنیزاسیون بی قواره در حدود دهه پنجاه و این حجم انبوه نوسازی های غلط،  تاریخچه غم انگیزی دارد که مقاله و کتاب و گزارش زیاد نوشته شده راجع به آن. همچنین فیلم های مستندی که متأسفانه پخش عمومی ندارند.

ضمن اینکه بپرسیم برج سازی بس نیست؟ کشاندن یک ششم ایرانی ها به این شهر کافی نیست؟! آن هم شهری که چندان صنعتی محسوب نمی شود. و بیشترین شغل ها در حوزه مبادله پول و کالاست، و یا کارمندی و بوروکراسی، نه تولید. مشاغل کاذب هم که بیداد می کند.

در حالی که همه کارشناسان جمعیت شناسی اذعان کرده اند راهکار ایران تمرکز زدایی است.

حالا فرض بگیریم این برج باغ ها، مثل قارچ برویند، فقط به ترافیک آن فکر کنیم. یک جور فاجعه است. بخصوص اواخر پاییز که هوا به اصطلاح وارونه می شود. مگر گیاهان روی بام این برج باغ ها چقدر قرار است اکسیژن بدهند، در ازای میزان انرژی پمپاژ آب تا آن ارتفاع؟

اما فرض و ایده آل دیگر به نظر من شیوه مدیریت کلان است. همان بافت فرسوده تخریب شود. به شرطی که شهرداری بجای نقد کردن هر سانتیمتر آن برای مجوز ارتفاع، بیاید و مثلا یک پارک وسیع مثل پارک بعثت بسازد و احیانا یک فرهنگسرا به فرض.

بعد هم به زمین های حاشیه جاده های منتهی به تهران برسند که مجوز ساخت کارگاه های کوچک بدهند. و کم کم نسل به نسل خود مردم، این بیابان ها را آباد خواهند کرد. همانطور که مثلا جمکران طی چند سال به این شکل رسید.

 

M, [21.10.19]

[In reply to ادمین گروه پل]

خبر نداشتم اما لمس کردم.

سپاس

 

M, [21.10.19]

[In reply to ادمین گروه پل]

بسیار عالی

خردورزانه

وطرحش ضروری

 

ادمین گروه پل, [۲۱.۱۰.۱۹]

[In reply to M]

در مجموع صحبت شما درسته. ولی مشکلات تهران خیلی قبل تر از حتی انقلاب بوده. و خب البته این اواخر، شهرداری دیگر مالک بلامنازع شده.

 

M, [21.10.19]

[In reply to ادمین گروه پل]

از قبل انقلاب اطلاع دارم، با استناد به مشاهداتم شاید بیراه نباشد این ادعا: ۹۰درصد تخریب مربوط به پس از انقلاب است.

 

ادمین گروه پل, [۲۱.۱۰.۱۹]

[In reply to M]

اینها بخش اعظمش مشکل و مسأله فرهنگی محسوب می شود.

معضل نوکیسه گی.

 

M, [21.10.19]

[In reply to حامد درودیان]

در شمال تهران حتی آپارتمان نداشتیم

برج که محال

حتی یکی

 

ادمین گروه پل, [۲۱.۱۰.۱۹]

[In reply to M]

بله. کاملا درسته. همین اتوبان همت تقاطع گاندی تا اواخر دهه شصت و اوایل هفتاد یک رودخانه کم آب بود.

موج اتوبان سازی بلای تهران شد.

 

M, [21.10.19]

[In reply to ادمین گروه پل]

شمیرانات از شرق تا غرب، باغ و درخت بود وبینابینش ویلاها و خانه های بزرگ

 

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]

[In reply to ادمین گروه پل]

سلام

ما در زمینه زلزله بحثمان سواد آن و طراحی نیست بحث اجراء است که در سال های اخیر خیلی رشد یافته مخصوصن در مصالح استاندارد. بحث شیب بندی که معضل خاصی محسوب نمی شود. در مهندسی کنونی حل شده است. چه در معماری و چه در طراحی یعنی مساله لاینحلی نیست.

منظور شما از پر پیچ وخم کجای تهران است؟ یا حتا غیر مسطح؟

ببینید برج سازی شکل زندگی مدرن است تهران هم شهر مدرن است ما اگر بخواهیم امنیت و خدمات دهی شهری داشته باشیم باید برویم سمت برج سازی که تا حالا نرفته ایم اینها که تا حالا ساختیم که برج نیست ۵-۶ طبقه که برج محسوب نمی شود. ما چاره ای جز نوسازی نداریم در غرب هم ببینید نوسازی در چند مرحله در شهرهای بزرگ رخ داده است. منتها مدل اروپا روی ایران جواب نمی دهد ما باید مدل خودمان را داشته باشیم. چه از منظر تاریخی و چه از منظر توریستی.

 

ادمین گروه پل, [۲۱.۱۰.۱۹]

[In reply to حامد درودیان]

سلام و سپاس.

بله الآن رعایت استانداردهای ایمنی تا مقیاس هشت ریشتر و حتی مقاوم تر برای ساخت و ساز های جدید، ضروری است.

ولی نوار زلزله را که در کوهپایه شمالی دارید فقط شامل ساختمان نیست. زلزله کاری ندارد که اینجا پارک است، یا خیابان یا مجتمع. کار خودش را می کند.  شمال اتوبان همت، منطقه ۲۲ مطلوب شماست. برج های مرتفع، و شهرسازی نوین. نوار زلزله را در همان منطقه نگاه کنید.

کوچه های پر پیچ و خم پل رومی از فرشته تا قیطریه، از الهیه تا مقصودبیک، از سعدآباد تا ولنجک، از کاشانک تا دارآباد، و کوچه های باریک جعفرآبارد تا امامزاده قاسم، و کوچه های تنگ ده ونک و اوین درکه، و سربند، که به کوچه عشاق معروف بوده از باریکی، امروز دارای ساختمان های مسکونی است که بعضی شان، نه تنها پارکینگ ندارند، بلکه حتی دسترسی ماشین تا سر کوچه بیشتر نیست. مابقی را باید پیاده و گاهی از روی پل یا با پلکان بروید تا خانه. چرا که این باغ ها قرار نبوده تغییر کاربری داشته باشند.

شهر تهران، مدرن شد. اما خود شهرسازان و متخصصان تک به تک معضلات این مدرنیزاسیون تحمیلی و بی برنامه و پر اشکال را از پنجاه و پنج سال پیش در گزارش هایشان می آورند. و الآن انسان شناسی شهری دانشگاه تهران روی آن پروژه ها وپایان نامه هایی دارد که فکر کنم خودتان بهتر می دانید.

 

M, [21.10.19]

[In reply to حامد درودیان]

شگفت انگیز آمار می دهید!!!

برج های مسکونی واداری وغیره بالای ۱۵ طبقه مشهودتراز آن است که بشودانکارکرد!

در سالهای اخیر، بویژه ۹۰ به بعد بالای ۱۰طبقه فقط زیر زمین تراکم واگذار شده.خواستید آدرس چندمورد در منطقه الهیه را عرض می کنم که مشخصا اطلاع دارم. وقتی از اتوبان مدرس به سمت  غرب(پارک وی) حرکت می کنید، نرسیده به ورودی الهیه، بالا را نگاه کنید که چه انبوهی از برج برهم انباشته شده با اغراق سوزن نمی شود انداخت، این فقط یک نقطه از شمال شهر است. نصف ارتفاع برخی از این برجها هم زیر زمین است!

پاریس یکی از زیباترین شهرها در مهد اروپاست، حومه پاریس با فاصله، ساختمان های بلند ساخته شده ولی شهر تمام اصالت، زیبایی وقدمتش را حفظ کرده. اکول بوزار قدیمی ترین دانشگاه هنر ومعماری این کشور قدمتی نزدیک به ۴۰۰ سال دارد.ساختمانهای این شهر اغلب قدیمی اند والبته باحتمال زیاد‌استحکامشان تجدیدشده.

بهای میراث فرهنگی کم از میراث طبیعی نیست.

ما به هردو تعرض کردیم.

 

M, [21.10.19]

[In reply to حامد درودیان]

سال ها پیش این جمله  معاون توسعه پایدارشهرداری تهران در شبکه های متعدد خبری گزارش شد: آلودگی تهران را باد مدیریت می کند.

شهر با این حجم از تخریب باغ و جایگزینی آن با برجها وساختمان های بلند، ریه واکوسیستمش  را ازدست داد.

می فرمایید ما هنوز برج نداریم!!!

 

M, [21.10.19]

اکول ده بوزار (فرانسوی: École des Beaux-Arts) نام مجموعه ای مدرسه هنری معروف و اثرگذار در فرانسه است.

معروفترین آن‌ها دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس است که هم‌اکنون در پاریس، در کنار سن در نزدیکی موزه لوور در شماره ۱۴خیابان بناپارت (در منطقه ششم) قرار دارد. این مدرسه تاریخی بیش از ۳۵۰ سال دارد و بسیاری از بزرگترین هنرمندان در اروپا را تربیت کرده‌است.

بنای این دانشگاه ۱۶۴۸ است.

در برخی کشورهای اروپایی حفظ معماری و اصالت وفرهنگ آن، بشدت معتنابه است.

Beh Bouzari, [22.10.19 08:27]
حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
لطفن دوباره بخوانید!

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to ادمین گروه پل]
اینها هست ولی در یک قاعده و حکم کلی نمی توانیم برویم روی حالات خاص مثل اوین، درکه یا امامزاده قاسم.

بافت فرسوده اگر اصلاح نشود جرم را توسعه می دهد.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to Hamid Sadr]
برای چی انکارش کنیم؟ چه فایده ای دارد؟

M, [21.10.19]
[In reply to M]
برج که اصلا و ابدا نداشتیم حتی یک مورد.

درست شد؟?

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
چطور تهران را با پاریس مقایسه می کنید؟

مگر تاریخ بلدیه تهران چقدر است؟

از نظر بنده قاجاریه هم ارزش تاریخی ندارد به جز یک سری بناهای بقیه اش را هم غربی ها آمدند ساختند اصالت ایرانی هم ندارد.

اینکه آن برج سازی صحیح نبوده است دلیل نمی شود اصل برج سازی غلط باشد با هم حرفم همان است اگر امنیت برایمان مهم است و رفاه راهش برج باغ است راه دیگری ندارد آپارتمان ها الان نه کنترل دارند و نه امنیت. نه فضای سبز ولی یک برج می تواند مرکز خدماتی رفاهی خرید و ورزش و تفریح داشته باشد و خود این از ترافیک کم می کند.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
آلودگی که ما باید مساله حمل و نقل را حل کنیم و استاندارد آلاینده ها را رعایت کنیم قطار شهری روی زمینی تهران را اجراء و تکمیل کنیم یعنی مونوریل البته بعد از تکمیل مترو و خیلی از پل ها باید برداشته ( مثل پل گیشا که برداشته شد و زیرگذر شد) و خیلی هایش هم باید برود زیرگذر شود. بافت فرسوده را بکنیم برج باغ و محل کار و تفریح و خرید( محله عمودی) را به هم نزدیک کنیم.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
میراث طبیعی تهران که قدمت کمی ندارد. غارت این بخش دردناک تر از نابودی معماری آن است.

تهران ظرفیت جمعیت موجود راهم ندارد.

به اندازه کافی گسترش یافته
باید سازوکارهایی را برای تمرکز زدایی و کاهش جمعیت موجود یافت.
روزی چند هزار اتوموبیل در این شهردارد شماره می شود.
اتوبانها و خطوط مترو هم که کمکی به حل ترافیک نکرده.
برج باغهایی هم که ساخته شده به تخریب درختان قدیمی باغ منجر شده. در تهران بدلیل فروکاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی درختان کهن تغذیه نمی شوند.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
اگر شهر مدرن است که راهش برج است و فضای سبزی که برج متناسب با برج راه دیگری ندارد. اگر محل کار و محل تفریح و محل خرید به هم نزدیک شود این حل مشکل می شود باید متروی پردیس و پرند راه بیفتد. راه حل ترافیک تهران متروی زیرزمینی و رو زمینی(منوریل) است. تاکسی و اتوبوس یک سقفی را جواب می دهد بیشتر جواب نمی دهد.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
فضای سبز را باید دائم آبیاری کرد. با گسترش فضای سبز، باقیمانده که چه عرض کنم، ته مانده آبهای زیرزمینی راهم از دست خواهیم داد

M, [21.10.19]
[In reply to M]
ازچند شهر آب وارد تهران کنیم؟

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
ببینید این حرفها یعنی ما قبل مدرن بالاخره یا مدرن هستیم یا نیستیم اگر هستیم علمش هست همین حالا شهرداری دارد روی درختان داخل منازل نظارت می کند که در تخریب نوسازی قطع نشود یا اگر شد جبران شود و جریمه گذاشته است. این هم در برج ها قابل نظارت تر می شود که متناسب با شرایط کنونی فضای سبز مدیریت شود.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
مگر پاریس یا لندن مدرن نیستند! مدرن باشیم اگر ابزارش را داریم!
در دنیا مقدار مجاز کاهش آبهای زیرزمینی سالی حدود ۸ درصد است در کشورهای پیشرفته، که درطول سال با بارندگی های فصلی جبران می گردد.
ما طبق آمار رسمی تا کنون بالای ۸۰درصد از حوضه‌های زیرزمینی را از دست داده ایم.
اکنون بزرگترین دغدغه ای که باید در ساخت وساز و مدیریت معماری و شهرسازی داشته باشیم مساله تامین آب وحساسیت در مصرف آن است.

شهرداری خودعامل درجه یک تخریب محیط زیست ، با اخذ جریمه در قبال قطع درختان خانگی، چه درد ی را دوا می کند!
شما معضل منابع آبی را حل کنید، تهران را پر از برج باغ و فضای سبز کنید.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
تهران شهر مدرنی است ولی ابتدای راه است و نقایص زیادی دارد شهرداری هم رو به رشد است همینکه الان جریمه می کند و از روی نقشه هوائی قطع درختان را کنترل می کند یک گام مهم است اما آن آبی که شما می گوئید بحث مصرف شهری نیست آن جای دیگری است مثل کشاورزی و … همین شبکه فاضلاب و پسماند شهری هم راه بیفتد این پسماند می تواند تصفیه شود.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
مصرف در فضای سبز چه فرقی با کشاورزی دارد؟
من نگران کنندگی کاهش شدید آب های زیرزمینی در تهران را مطرح کردم. با یک سرچ مختصر چند دقیقه ای حقایق این معضل آشکار می شود.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
ببینید این بحث که الان در منطقه ۱۸-۱۹ تهران خودش را دارد نشان می

Beh Bouzari, [22.10.19 08:27]
دهد نشست خانه ها به تعداد زیاد رخ داده است حتا نظام مهندسی به مهندس هشدار داده است اگر کاری در این مناطق می خواهند نظارت کنند سنجیده عمل کنند و متوجه تبعات احتمالی باشند.

حامد درودیان, [۲۲.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
الان در اینترنت در مورد هر چیزی سرچ کنید به نتایجی می رسید با سرچی داده و اطلاعات به دست می آید به شما مبانی و تئوری و روش تحقیق نمی دهد آیا فکر می کنید چون در سرچ شما این مشکلات هست اولویت را هم باید بگذارید برای همان؟ در صورتی ما داریم در مورد معضلات شهری سخن می گوئیم.

علی, [۲۲.۱۰.۱۹]
چرا در گروه فلسفه از معضلات شهری صحبت میشود آیا ارتباطی هست

حامد درودیان, [۲۲.۱۰.۱۹]
[In reply to علی]
سلام صد در صد

از منظر تاریخی این فلسفه است که شهر را می سازد، نه عرفان، نه احساس، نه شعر و نه خطابه باعث ساختن شهر نمی شود.

M, [22.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
تحقیقات کارشناسان و مسوولان مدنظربود. نه اطلاعات نامستند
درضمن اگر این موضوع بارویکرد محتوایی گروه مغایرت دارد، از ادامه محذورم.

حامد درودیان, [۲۲.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
من نمی گویم نامستند بود اینها موارد این است که شما تصمیم گیری و برنامه ریزی کنید ولی باز همه اینها می رود در شیوه ای که شما فکر می کنید و برای مساله راه حل پیدا می کنید باز بستگی دارد به مبانی و تئوری و روش شما که از فلسفه شما می آید.

 

 

*** گفتگوی ۳ ***

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
لطفن دوباره بخوانید!

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to ادمین گروه پل]
اینها هست ولی در یک قاعده و حکم کلی نمی توانیم برویم روی حالات خاص مثل اوین، درکه یا امامزاده قاسم.

بافت فرسوده اگر اصلاح نشود جرم را توسعه می دهد.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to Hamid Sadr]
برای چی انکارش کنیم؟ چه فایده ای دارد؟

M, [21.10.19]
[In reply to M]
برج که اصلا و ابدا نداشتیم حتی یک مورد.

درست شد؟?

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
چطور تهران را با پاریس مقایسه می کنید؟

مگر تاریخ بلدیه تهران چقدر است؟

از نظر بنده قاجاریه هم ارزش تاریخی ندارد به جز یک سری بناهای بقیه اش را هم غربی ها آمدند ساختند اصالت ایرانی هم ندارد.

اینکه آن برج سازی صحیح نبوده است دلیل نمی شود اصل برج سازی غلط باشد با هم حرفم همان است اگر امنیت برایمان مهم است و رفاه راهش برج باغ است راه دیگری ندارد آپارتمان ها الان نه کنترل دارند و نه امنیت. نه فضای سبز ولی یک برج می تواند مرکز خدماتی رفاهی خرید و ورزش و تفریح داشته باشد و خود این از ترافیک کم می کند.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
آلودگی که ما باید مساله حمل و نقل را حل کنیم و استاندارد آلاینده ها را رعایت کنیم قطار شهری روی زمینی تهران را اجراء و تکمیل کنیم یعنی مونوریل البته بعد از تکمیل مترو و خیلی از پل ها باید برداشته ( مثل پل گیشا که برداشته شد و زیرگذر شد) و خیلی هایش هم باید برود زیرگذر شود. بافت فرسوده را بکنیم برج باغ و محل کار و تفریح و خرید( محله عمودی) را به هم نزدیک کنیم.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
میراث طبیعی تهران که قدمت کمی ندارد. غارت این بخش دردناک تر از نابودی معماری آن است.

تهران ظرفیت جمعیت موجود راهم ندارد.

به اندازه کافی گسترش یافته
باید سازوکارهایی را برای تمرکز زدایی و کاهش جمعیت موجود یافت.
روزی چند هزار اتوموبیل در این شهردارد شماره می شود.
اتوبانها و خطوط مترو هم که کمکی به حل ترافیک نکرده.
برج باغهایی هم که ساخته شده به تخریب درختان قدیمی باغ منجر شده. در تهران بدلیل فروکاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی درختان کهن تغذیه نمی شوند.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
اگر شهر مدرن است که راهش برج است و فضای سبزی که برج متناسب با برج راه دیگری ندارد. اگر محل کار و محل تفریح و محل خرید به هم نزدیک شود این حل مشکل می شود باید متروی پردیس و پرند راه بیفتد. راه حل ترافیک تهران متروی زیرزمینی و رو زمینی(منوریل) است. تاکسی و اتوبوس یک سقفی را جواب می دهد بیشتر جواب نمی دهد.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
فضای سبز را باید دائم آبیاری کرد. با گسترش فضای سبز، باقیمانده که چه عرض کنم، ته مانده آبهای زیرزمینی راهم از دست خواهیم داد

M, [21.10.19]
[In reply to M]
ازچند شهر آب وارد تهران کنیم؟

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
ببینید این حرفها یعنی ما قبل مدرن بالاخره یا مدرن هستیم یا نیستیم اگر هستیم علمش هست همین حالا شهرداری دارد روی درختان داخل منازل نظارت می کند که در تخریب نوسازی قطع نشود یا اگر شد جبران شود و جریمه گذاشته است. این هم در برج ها قابل نظارت تر می شود که متناسب با شرایط کنونی فضای سبز مدیریت شود.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
مگر پاریس یا لندن مدرن نیستند! مدرن باشیم اگر ابزارش را داریم!
در دنیا مقدار مجاز کاهش آبهای زیرزمینی سالی حدود ۸ درصد است در کشورهای پیشرفته، که درطول سال با بارندگی های فصلی جبران می گردد.
ما طبق آمار رسمی تا کنون بالای ۸۰درصد از حوضه‌های زیرزمینی را از دست داده ایم.
اکنون بزرگترین دغدغه ای که باید در ساخت وساز و مدیریت معماری و شهرسازی داشته باشیم مساله تامین آب وحساسیت در مصرف آن است.

شهرداری خودعامل درجه یک تخریب محیط زیست ، با اخذ جریمه در قبال قطع درختان خانگی، چه درد ی را دوا می کند!
شما معضل منابع آبی را حل کنید، تهران را پر از برج باغ و فضای سبز کنید.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
تهران شهر مدرنی است ولی ابتدای راه است و نقایص زیادی دارد شهرداری هم رو به رشد است همینکه الان جریمه می کند و از روی نقشه هوائی قطع درختان را کنترل می کند یک گام مهم است اما آن آبی که شما می گوئید بحث مصرف شهری نیست آن جای دیگری است مثل کشاورزی و … همین شبکه فاضلاب و پسماند شهری هم راه بیفتد این پسماند می تواند تصفیه شود.

M, [21.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
مصرف در فضای سبز چه فرقی با کشاورزی دارد؟
من نگران کنندگی کاهش شدید آب های زیرزمینی در تهران را مطرح کردم. با یک سرچ مختصر چند دقیقه ای حقایق این معضل آشکار می شود.

حامد درودیان, [۲۱.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
ببینید این بحث که الان در منطقه ۱۸-۱۹ تهران خودش را دارد نشان میدهد نشست خانه ها به تعداد زیاد رخ داده است حتا نظام مهندسی به مهندس هشدار داده است اگر کاری در این مناطق می خواهند نظارت کنند سنجیده عمل کنند و متوجه تبعات احتمالی باشند.

حامد درودیان, [۲۲.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
الان در اینترنت در مورد هر چیزی سرچ کنید به نتایجی می رسید با سرچی داده و اطلاعات به دست می آید به شما مبانی و تئوری و روش تحقیق نمی دهد آیا فکر می کنید چون در سرچ شما این مشکلات هست اولویت را هم باید بگذارید برای همان؟ در صورتی ما داریم در مورد معضلات شهری سخن می گوئیم.

علی, [۲۲.۱۰.۱۹]
چرا در گروه فلسفه از معضلات شهری صحبت میشود آیا ارتباطی هست

حامد درودیان, [۲۲.۱۰.۱۹]
[In reply to علی]
سلام صد در صد

از منظر تاریخی این فلسفه است که شهر را می سازد، نه عرفان، نه احساس، نه شعر و نه خطابه باعث ساختن شهر نمی شود.

M, [22.10.19]
[In reply to حامد درودیان]
تحقیقات کارشناسان و مسوولان مدنظربود. نه اطلاعات نامستند
درضمن اگر این موضوع بارویکرد محتوایی گروه مغایرت دارد، از ادامه محذورم.

حامد درودیان, [۲۲.۱۰.۱۹]
[In reply to M]
من نمی گویم نامستند بود اینها موارد این است که شما تصمیم گیری و برنامه ریزی کنید ولی باز همه اینها می رود در شیوه ای که شما فکر می کنید و برای مساله راه حل پیدا می کنید باز بستگی دارد به مبانی و تئوری و روش شما که از فلسفه شما می آید.

 

 *** 

جمع بندی

 

[Forwarded from ادمین گروه پل]
ضمن تشکر از مشارکت کنندگان در بحث پیرامون اصول شهرسازی و شهر تهران، که از نیمه شهریور ۹۸ آغاز شده تاکنون (پایان مهر ۹۸)، و البته می تواند ادامه داشته باشد، یک جمع بندی اولیه این است:

نتیجه گیری گفتگو پیرامون «اصول شهرسازی و شهر تهران»

به نظر من،
بررسی مسائل تهران، با رویکرد انسان شناسی فرهنگی (مورد سؤال)، همانطور که در این گفتگوها هم ارجاع شده است به مقالات و مصاحبه های دکتر ناصر فکوهی، پیشینه ای دیرینه دارد.
اینکه کارشناسان و مردم به این مقوله توجه دارند خود بیانگر میزان اهمیت موضوع است.
در یک گفتگوی ساده در یک گروه فلسفی، طرح این مسائل صرفاً فتح بابی است برای بیان مسأله و حساسیت های افراد مختلفی که در تهران با مشکلات بسیار آن مواجه هستند از نگاه انسان شناسانه و بررسی کیفی.
امید است همین میزان گفتگو نیز آغازگر عمل گرایی برای تغییر نگرش نسبت به مسألۀ شهر باشد. زیرا انسان در شهر زیست دارد. و تمام تعاملات انسانی و روابط بین المللی نیز در همین شهرها شکل می گیرد. فلسفۀ زندگی در پیوند مستقیم با مسائل شهر می تواند تلقی شود. و توجه به مشکلات شهری و آسیب های تمدنی به یک شهر که ماهیت و هویت خودش را می بایست داشته باشد، صورتی عملی به نظریه های فلسفی و علوم اجتماعی می تواند تلقی شود.

این گفتگو، همزمان، در وبسایت چیستی ها درج شد:

از گفتگوهای گروه فلسفی تیرداد: اصول شهرسازی و شهر تهران

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *