ایران شاهنامه را دریابیم

دکتر ایرج وامقی

شاید این هم یکی از شگفتی های روزگار شگفتی زای ما باشد که ملتی کهنسال، با سابقه تاریخی بسیار قدیم و صاحب فرهنگی دیر پای و دیرسال، و دارنده یکی از غنی ترین و بارورتربن و زاینده ترین چشمه های ادبی و فرهنگی جهان، تازه به فکر تاریخسازی افتاده و در این رهگذر چندان شتابزده است که برادر بزرگتر خود را که در طول این تاریخ دور و دراز، نام بلند آوازه آن ملت را محفوظ نگهداشته و به هر کیفیت و به هر شکل نگذاشته است این نام از جغرافیای تاریخی انسان بیرون رود از این مرده ریگ هزاران ساله محروم کرده است. آیا به نظر شما شگفتی آور نیست؟

آری، یک برادر عزیز افغانستانی ما به نام واسخ ایلدرم – طی مقاله ای در مجله ای به نام «عرفان» که در کابل چاپ می شود . درست همین کار را کرده و به فصد هم کرده و منظورش نیز به بهیچوجه شوخی کردن و سر به سر ما گذاشتن نبوده و او زیر عنوان بالا یعنی ایران شاهنامه را دریابیم کوشیده ثابت کند که ایرانی که فردوسی بزرگ در شاهنامه جاویدانش از آن نام برده و گفته است: «چو ایران نباشد تن من مباد» تنها و تنها، همین افغانستان کنونی است و کشوری که امروز در جهان به نام «ایران» خوانده می شود، نه ایرانی بلکه ماد و فارس و عراق و… است که بیخود و بی جهت این نام را غاصبانه بر خود نهاده و تمام افتخارات ایران باستانی را به دروغ به خودش بسته…

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *