روشن فکر عصاکش مردم علیل نیست
سارا شریعتی
روشن فکری بنا به تاریخچه، معطوف به نقد اجتماعی است و دست کم، الگوی روشن فکر فرانسوی، به عنوان جریانی مستقل از قدرت، به جای آن که نقش “مشاور پرنس” را ایفا کند، به قول بوردیو “وجدان آگاه” جامعه بود و یا به تعبیر ادوارد سعید، کارش نمایندگی کردن همه کسانی که نماینده ای ندارند، از نمایندگی محرومند یا توان بیان ندارند و با این تعریف، روشن فکر صدای شهروندان خاموش جامعه است و نه قدرت سیاسی و می بایست به رویکرد انتقادی خود وفادار باشد، حتی زمانی که با قدرت همسو است.
روشن فکران در نتیجه نسبت به واقعیت جامعه حساس و آگاه و در تغییر این واقعیت جهت بهبود آن مصمم هستند.
روشن فکر قرار نیست عصاکش مردمی علیل باشد. وظیفۀ روشن فکر در این است که صدای متن جامعه در برابر قدرت باشد و در این که چشم اندازها و معیارها را در اختیار مردم بگذارد. اما منطق سیاست بر این قرار نیست. سیاستمدار به کوتاه مدت، به قدرت، به تحول از بالا می اندیشد و روشن فکر به کار درازمدت اجتماعی و تحول فرهنگی.
ادامه مطلب > > > >