فلسفه اسلامی: هستی و چیستی
گفتگو با استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی
فلسفه اسلامی چیست؟
چیستی پرسش از ماهیت است. وقتی از ماهیت فلسفه اسلامی – یا غیر اسلامی – بحث می شود، شاید چنین به ذهن آید که برای مثال، فلسفه ی غربی، شرقی، هندی و یا غیره ماهیت دیگری دارند.
نخست، باید به رفع این شبهه پرداخت که فلسفه بیش از یک ماهیت ندارد؛ ولی اصناف و افراد متعدد دارد. فلسفه، با توجه به تعریف های مختلفی که دارد، یک چیز بیشتر نیست؛ یعنی یک واقعیت است که برداشت های مختلفی از آن می شود. از میان تعریف های ارائه شده نیز تنها بعضی از آنها قابل قبول است. فلسفه یعنی چیزی که به هستی می پردازد. به عبارتی، فیلسوف هستی شناسی می کند. البته، به مسأله ی هستی، از زوایای مختلف می توان نگریست. انسان می تواند از جایگاه و دیدگاه های مختلفی به آن نظر کند.
فیلسوفان یونان باستان به هستی نگاه متفاوتی داشته اند و به آن یکسان نگاه نکرده اند. با این که فلسفه ی یونان معمولاً یک جریان فکری – فلسفی بوده اس، نحله های گوناگونی در آن وجود داشته که افراد آن همگی فیلسوف بوده اند. هراکلیتوس و پارمندیس هر دو فیلسوف اند، امّا دو نگاه کاملاً جدا از هم به هستی دارند؛ هراکلیتوس هستی را در حرکت و بی قراری می بیند؛ در حالی که پارمندیس آن را ثابت می داند؛ این تنها یک مثال است. فیلسوفی عالَم را واحد می بیند حال آن که فیلسوف دیگری – برای مثال دموکریتوس – عالم را متشکل از ذرات و اتم ها و درواقع، متکثر و برآمده از کثرات می بیند. اینها دو نگاه اند، امّا هر دو نگرشی هستی شناسانه دارند.
ادامه مطلب > > > >