فلسفه سیاسی در جهان امروز
مصاحبه با ژرژ کاتب
ژرژ کاتب در سال ۱۹۳۲ در بروکلین، نیویورک متولد شد. به گفته خودش هنگام تحصیل در دانشگاه کلمبیا بود که به واسطه یکی از استادانش، پیتر گی، به علوم سیاسی علاقه مند شد. او تحصیلات اش را در زمینه فلسفه سیاسی نزد استادانی چون فرانتس نویمان، هربرت مارکوزه و چارلز فرانکل ادامه داد. دانشنامه کارشناسی ارشدش را درباره دو اندیشمند رادیکال فرانسوی متعلق به قرن هجدهم نوشت و دانشنامه دکترایش را که بعدها به صورت کتابی با عنوان اوتوپیا و دشمنانش منتشر شد در همین دانشگاه ارائه داد. تدریس را در کالج آمهرست آغاز کرد. هم اکنون او استاد نظریه های سیاسی در دانشگاه پرینستون است.
رامین جهانبگلو:
آیزایا برلین می گفت که فلسفه سیاسی فطرتا فلسفه اخلاق است که به شکلی کاربردی در زمینه موقعیت های اجتماعی بعنی تشکلات سیاسی، ارتباطات فرد با جامعه، رابطه دولت و جوامع و ارتباط دولت ها با یکدیگر، مورد استفاده قرار می گیرد. آیا شما با این تعریف موافق هستید؟
ژرژ کاتب :
با این حرف موافقم به این اعتبار که نظریه سیاسی موضوعی است که مرکزش در تفکر اخلاقی قرار دارد. حال اگر شما خیلی مصر باشید که نظریه های سیاسی را تبدیل به فلسفه اخلاق کنید و سپس فلسفه اخلاق را نیز به آنچه فلاسفه سیاسی انگلیسی و آمریکایی انجام داده اند خلاصه کنید، در این صورت من دیگر از تعریف پرلین دفاع نخواهم کرد و به جای آن تعریف خودم را ارائه می دهم که عبارت است از این که نظریه های سیاسی از منظر اخلاقی به پرسش های بنیادین سیاست می پردازند . اصرار زیادی ندارم که با تعریف برلین مخالفت کنم، اما فکر می کنم بسیاری از نظریه پردازان سیاسی این تعریف را کمی محدود بیابند. اما اگر تاکیدی را که در این تعریف وجود دارد مبنی بر این که یک فرد بدون داشتن تعهد یا حتی شور اخلاقی یا یک شیفتگی عمیق بر قبال مشکلات اخلاقی و نیز فجایعی که در زندگی سیاسی وجود دارند، نظریه پرداز سیاسی نخواهد شد، در این صورت مشکل زیادی با تعریف برلین نخواهم داشت. نمی شود نظریه پرداز سیاسی بود و بی طرف یا غیر جانبدار یا از نظر اخلاقی بی طرف بود. اگر چنین کسی باشید به موضوعات دیگری مثلا جامعه شناسی روی خواهید آورد، اما نمی توان نظریه پرداز سیاسی بود و از نظر اخلاقی بی تفاوت. برلین این مسئله را به خوبی درک کرده بود.
ادامه مطلب > > > >