مراقبه در چشم انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل

هنگامه بیادار

مهدی امامی جمعه

یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد، سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است.

ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طور خاص به مسأله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی های خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است.

آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکردی مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که “نگریستن در ابدیت” و “اتحاد با حقیقت متعالی” است نایل شود.

ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد.

وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ از جمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *