معنایابی از فرم و محتوا در چند فیلم مستند و تجربی، و اشاره ای به آراءِ گادامر درباره تأویلِ اثر هنری

معصومه بوذری

 

تصویر: نماهایی از فیلمِ “محدوده ی دایره” ساخته ی شهرام مُکری
فرم یک اثر هنری و محتوای آن اثر، از جنبه ای یک هویت یگانه و همزمان دو امر مجزا محسوب می شوند. شیء هنری از آن رو که در معرض مخاطبان است یک شیء است دارای فرمی قابل ملاحظه و محتوایی قابل درک: شیئی با یک هویت تام و کامل که مدیون فرم و محتوای یکپارچه ی خود است. امّا همین اثر هنری آنجا که پای نقد و تجزیه و تحلیل به میان آید دوپاره می شود. تقسیم می شود؛ یا تفکیک می شود به جانی که فرم است و روحی که محتواست. گویی به واقعیتی و حقیقتی. در میان هنرها، سینما هنری است سراسر مبتنی بر فرم هایی که به خواستِ “هنرمند- فیلمساز” و به جهت القای محتوا ساخته می شوند. فیلم مستند هم از آنجا که ساخته شدنی است (البته اغلب مستندهای تجربی و غیر مردمنگارانه) اثری هنری- سینمایی تلقی می شود و به عنوان یک شیء هنری این قابلیت را دارد که محتوا و فرم آن مورد بررسی، تأویل و معنایابی قرار گیرد.

در اینجا سعی می کنیم با ارائه ی تعاریفی از فرم و محتوای اثرهنری، به سینمای مستند و تجربی توجه داشته و مفهوم فرم را در چند فیلم مستند و تجربی بررسی کنیم؛ مخصوصاً فرم مطابق با نگرش و خواست فیلمساز. تا نهایتاً بتوانیم مدعی باشیم که درک معنا از کلیت یکپارچه ی فیلم مُیسَر است؛ یعنی از مجموع فرم و محتوا.

ادامه مطلب

* این یادداشت، ابتدا در انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده است: http://anthropology.ir/article/28549.html

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *