نقد دین پژوهی مبتنی بر نظریه عمل گرای صدق
دکتر احمد عبادی
نظریه عمل گرای صدق، از جمله نظریه های مهم در بابِ مفهوم صدق است. بر اساس این نظریه، “گزاره ی P صادق است، اگر و تنها اگر، گزاره ی P در عمل سودمند باشد”. اخذ این نظریه در مطالعه ی دینی، فضای فکری مستقل و متفاوتی را در گستره های گوناگونِ دین پژوهی پدید می آورد. در این نوع دین پژوهی، به جای بررسی مطابقت یا عدمِ مطابقتِ تعالیم و گزاره های گوناگون دینی با واقعیت، آثار محسوس و نتایج عملی آنها سنجش و ارزیابی می شود.
حقانیت آموزه ها و گزاره های دینی را نه مطابقت آنها با واقعیت، که نتایج عملی و پیامدهای عینی آنها تعیین می کند. این رهیافت، علاوه بر اشکال های معرفت شناختی، با فضای فکری حاکم بر ادیان آسمانی ناسازگار و متعارض است و انتقادهای متعددی به آن وارد شده است: نسبیت گرایی معرفتی، انسان مداری و حذف خدامحوری، به فراموشی سپردن “واقعیت خدا” و نشاندنِ “تصور خدا” به جای آن، بی توجهی به پیام وارگی ادیان آسمانی، تحویلی نگری در باب دین و تقلیل آن به آثار و نتایج عملی، ترویج نگرشِ سودانگارانه و ابزارپندارانه به دین، عدم توجه به مرگ آگاهی و آخرت اندیشیِ ادیان آسمانی، ناتوانی در فهم حقیقت خالص دین و …
منبع: https://jpht.ut.ac.ir/article_52845_515c1589318cfa76c917cfc03d67e9a3.pdf > > > >