گرهگشایی از موقعیت های بن بست با سازمانهای مردم محور
ناصر فکوهی
موقعیت کنونی جهان، منطقه خاورمیانه و کشور ما، در هر سه سطح بحرانی است. این بحران در گسترهای از مسائل و مشکلات، از موقعیتهای اقلیمی ِ حاصل بیمسئولیتی در توسعه صنعتی گرفته، تا بحرانهای هویتی، افزایش ناامنیهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، تا بحرانهای مهاجرت و پناهندگی اجتماعی، تا افزایش گسستهای بیننسلی، فقیر و غنی و فاصله میان کشورهای توسعهیافته و توسعهیافته، و در کشور ما، در گستره بزرگی از فاصلهافتادن میان مطالبات به حق مردم و قابلیتهای موجود یا ارادههای سیاسی مسئولان در پاسخدهی به آنها، تداوم دارند و این فهرست را میتوان تا بینهایت ادامه داد. در برابر این بحرانها، وسوسه نخست، سادهترین راه حل، و هر چه بیشتر ظاهرا «تنها» راه ممکن، تلاش برای دگرگونی اوضاع در کوتاهترین زمان ممکن و از خلال یک روایت بزرگ زیرورو شدن مشکلات است: یک رویای زیباشدن همه چیز با یک تغییر سیاسی. این رویا، همان اتوپیایی است که بسیار از آن شنیدهایم و هر روز میشنویم. شکی نیست اتوپیاها، از موتورهای بزرگ تاریخ و تحولات آن بودهاند اما به این دلیل نمیتوان آنها را واقعی دانست. حقیقت در آن است که هیچ نظامی به ویژه در هزارتوهای پیچیده سازوکارهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ِ برساخته شده در طول دهها و بلکه صدها سال تجربه زیستی – فرهنگی را نمیتوان با یک «واقعه» ، هر واقعهای، ولو با بالاترین حد از حُسن نیات تغییر داد. دگرگونی البته همیشه ممکن است. اما این امکان رابطهای مستقیم با پایداری و اصرار بر تمایل به دگرگونی برغم مشکلات دارد و این در تجربه صد سال اخیر جهان تنها و تنها از خلال یک گونه از سازمان اجتماعی تحقق یافته است. این نهاد، نه دولت است، نه احزاب سیاسی، نه اندیشه های روشنفکرانه و کتابهای بزرگ فکری و آثارِ بیهمتای هنری، بلکه ساختاری بسیار قابل دسترستر برای همه مردم، در هر موقعیتی باشند، است: سازمانهای مردممحور. امروز، مردم ما در هر کجا باشند، از دورافتادهترین نقاط کشور و محرومترین نقاط تا غنیترین نقاط با بیشترین امکانات، به خصوص با توجه به امکانات دموکراتیزه شدن فناوری اطلاعاتی، قادرند سرنوشت خود را در چارچوب قابلیتهای موجود به دست بگیرند. انتشار یک روزنامه اینترنتی، نوشتن داستان، بحث و تبادل نظر درباره وقایع جهان و ایران، استفاده از استعدادهای خود و تقویت آنها و بالا بردن قابلیتهای کار جمعی و تلاش مشترک برای بهتر شدن وضعیت خود و دیگران، کاری شدنی است. و در برابر کسانی که معتقدند که چنین شرایطی ممکن نیست و هیچ کار نمیتوان کرد میتوانیم شاهد بیاوریم که هم اکنون در سراسر ایران، هزاران سازمان مردم محور در زمینههای مختلف به کار مشغول هستند. مسئله در آن است که با توجه به ظرفیتهای موجود در جامعه حرکت کنیم و این سازمانها را پوششی برای مطالباتی از جنسی دیگر نکنیم. و به خصوص تحت هیچ شرایطی، ولو برای مقابله با خشونت به سوی خشونت نرویم. بازی خشونت یک بازی باخت-باخت است به ویژه برای طرف ضعیفتر و این قانونی است که صدها و بلکه هزاران بار در تاریخ تکرار شده است. فراموش نکنیم که موقعیت در سه سطحی که گفتیم در هر سه آنها حاضرند و می توانند از فعالیتهای مدنی جلوگیری کنند. بنابراین اگر در کار خود صادق باشیم و به جای حرکت به سوی مطالبات حداکثری و ناممکن، مطالبات حداقلی و ممکن را هدف بگیریم و ترسی از انتقادات سطحی گروهی از مدعیان جاهلمنش ِ راست و چپ، یا گروهی از تحریککنندگان حرفهای که هدف از میان بردن دستاوردهای دموکراتیک و بازگشت به موقعیتهای پیشین را در سر دارند، نداشته باشیم، بیشک موفق خواهیم شد. از این رو برای شما آرزوی موفقیت و تداوم در کارتان را دارم.
ناصر فکوهی
۱۵ تیر ۱۳۹۷
منبع: کانال تلگرامی انسان شناسی و فرهنگ (https://t.me/nasserfakouhi)