گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی
گفتگو با سید حمید طالب زاده
منیره پنج تنی
انتشارات هرمس در تابستان ۱۳۹۶ کتابی با عنوان “گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی: صیرورت، دیالکتیک و ایدئالیسم به قلم حمید طالب زاده منتشر کرده است. هدف مؤلف از نگارش این اثر گشودن باب تازه ای برای گفتگو میان هگل و فیلسوفان اسلامی به منظور آزمون معاصرت فلسفه اسلامی و مواجهۀ آن با اندیشه ی غربی است. به تعبیر ایشان فلسفه معاصرتی است که خود را می اندیشد و به خود آگاه می شود. بنابراین فلسفه ربطی ناگسستنی با زندگی دارد و فلسفه اسلامی نیز اگر سودای حضور در عرصه جهانی دارد باید پیش ار پرداختن به مسائل روزگار حاضر، به نفس معاصرت بیاندیشد.
پرسش هایم درباره هدف، رویکرد، روش و محتوای کتاب را با تمرکز بر چهار کلیدواژه با دکتر طالب زاده در میان گذاشتم که عبارت اند از گفتگو، نقش و جایگاه مؤلف، فیلسوفان اسلامی، و هگل. مایلم این توضیح را به خواننده بدهم که به خاطر محدودیت در تعداد صفحات بخش “کتاب” نشریه، متأسفانه ممکن نشد برخی از پاسخ های دکتر طالب زاده را دوباره به پرسش بگیرم و در مواردی توضیح بیشتری از ایشان طلب کنم و برخی از ابهامات را نیز به قدر توان برطرف کنم. امیدوارم در نوبتی دیگر چنین امکانی فراهم شود.
***
در نگاه نخست به نظر می رسد هدف این اثر برقراری گفتگو میان دو سنت فلسفی است. در عنوان کتاب شما “گفت و گو” به چه معناست و اصولا در چه بستری و با چه پیش فرض هایی چنین گفتگویی بین طرفینی که دست کم در ظاهر دارای مبانی متفاوتی اند و دو نماینده ی اصلی آن یعنی ملاصدرا و هگل نیز زنده نیستند، امکان پذیر می شود؟
- معمولاً وقتی از مواجهه ی فلسفه اسلامی با فلسفه غربی سخن گفته می شود به فلسفه تطبیقی تعبیر می شود. مدت هاست که در بعضی دانشگاه های کشور نیز رشته ی فلسفه تطبیقی تأسیس شده است و در دوره تحصیلات تکمیلی دانشجو می پذیرید. فلسفه تطبیقی، عبارتی است که معانی متفاوتی از آن مراد شده است. تمایل غالب به این معناست که فلسفه تطبیقی موضوع محور است و موضوعی را برمی گزیند و سپس آراء فیلسوفان معینی را ناظر به آن موضوع مطرح می کند و به بیان تفاوت ها و تشابهات میان آن آراء می پردازد…
ادامه مطلب > > > >