تحلیل نشانه – معناشناختی گفتمان روایی «ضحاک و فریدون»
بر اساس نظریه گرمس
سمیرا شفیعی
حسینعلی قبادی
دکتر حمیدرضا شعیری
نشانه معناشناسی روایی بر دو اصل کنش و تغییر استوار است. کنشگران در این نظام اغلب بر اساس برنامه های از پیش تعیین شده پیش می روند تا به معنایی مطلوب دست یابند. به نظر می رسد که در بافت داستان های اسطوره ای گفتمان غالب، گفتمان منطقی روایی است. در این جستار، داستان «ضحاک و فریدون» از شاهنامه فردوسی را از منظر نشانه معناشناسی به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی می کنیم تا نشان دهیم که تمامی مؤلفه های روایی داستان به سوی تغییر شرایط معنایی پیش می روند. نتایج حاکی است که این گفتمان پویاست و در انتهای داستان وضعیت اولیه به گونه ای به وضعیت ثانویه تغییر یافته که شرایط آن گونه که در ابتدا بوده نیست. مراحل تحول کلامی این گفتمان در چهار مرحله عقد قرارداد، توانشی، کشی و ارزیابی خلاصه می گردد.
ادامه مطلب > > > >