زیبایی شناسی در فلسفه اسلامی

دِبراه ال. بِلک

ترجمه هادی ربیعی و شهرام جمشیدی

 

فیلسوفان بزرگ مسلمان، اثری که منحصراً به زیبایی شناسی بپردازد، تألیف و تصنیف نکرده اند. با این حال، نوشته های آنها به موضوعاتی اشاره دارد که ممکن است فیلسوفان معاصر، آن موضوعات را تحت عنوان زیبایی شناسی بررسی کنند.

ماهیت زیبایی ضمن مباحثی درباره ی ارتباط خداوند و صفات او با افعالش، از سوی فیلسوفان مسلمان مورد توجه قرار گرفته است. این مباحث با الهام از منابع نوافلاطونی؛ همچون الاهیات شبه ارسطویی ارسطو، مجموعه ای مبتنی بر انئادهای فلوطین شکل گرفته است. همچنین در آثار متأثر از فن خطابه و شعر ارسطو، به ملاحظاتی درباره زیبایی هنری و خلاقیت پرداخته شده است و فیلسوفان مسلمان، برخی از دیدگاه های افلاطون درباره ادبیات و محاکات، به ویژه دیدگاهی را که در کتاب جمهوری بیان شده اخذ کرده اند.

به طور کلی، فیلسوفان مسلمان خلاقیت های هنری و ادبی را به مثابه غایاتی فی نفسه نمی دیدند؛ بلکه امر مورد علاقه آنها، تبیین مناسبات میان این فعالیت ها با غایات عقلانیِ محض بود. به ویژه درباره ی شعر و خطابه، تأکید فلسفه اسلامی بر آنها تأکید عمل گرایانه و سیاسی بود و به شعر و خطابه، به مثابه ابزاری نگریسته و آن را برای انتقال حقایق متن فلسفه به عامه ی مردم که توانایی های عقلانی آنها محدود فرض می شد، به کار می بردند.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *