عدالت و خشونت الهی: والتر بنیامین و زمان توقع
نوشته: ماسیمیلیانو تومبا
ترجمه: صالح نجفی
عدالت وجهِ اخلاقی پیکار است.
والتر بنیامین
چیزی پوسیده در قانون هست.۱
فلسفه و سیاست نیاز فوری به بازاندیشی در مفهوم عدالت دارند. و این در دنیای امروز یعنی مجالی تازه دادن به حال حاضر ما. موضع والتر بنیامین در قبال قانون به انتقادها و برداشتهای غلط از جستار بلندآوازه او، «نقد خشونت» (۱۹۲۱)، دامن زده است. بنیامین انحصار «خشونت/ قدرت» [= Gewalt] در دست دولت را به پرسش گرفت و با این کار زمینه را مهیای طرح مسئله کاربرد عادلانه خشونت ورای قانون و ورای دولت ساخت. قانون و عدالت که بنیامین در نسبت با مفهوم خشونت به بحثشان میگذارد بهواسطه تفاوت مختصات زمانیشان از هم متمایز میشوند: هستی و زمان قانون در «ریتم خشونتبار بیصبری» میگذرد؛ اما رخداد مسیحایی در «ریتم خوب انتظار» روی میدهد. زمان این رخداد زمان قانون را معلق میسازد و صورت این تعلیق یکی از مواد اخلاق است. این نقطه اتکایی است که قصد دارم مقاله بنیامین را حول آن قرائت کنم، مقاله «نقد خشونت» را. بنیامین مینویسد، رابطه میان اخلاق و خشونت معیارهایی میطلبد «که درون حوزه خود وسایل، قطع نظر از اهدافی که وسایل در خدمت آنها به کار میروند، فرق میگذارند». این مسئله مربوط میشود به امکان شکستن مختصات زمانی رابطه میان وسایل و اهداف، رابطهای که هم به قانون دلالت میکند هم به خشونت اسطورهای. من مختصات زمانی این انقطاع را توقع۲ مینامم. در این مختصات میتوان امکانهای نوی باهمبودن را آزمایش کرد. من مفهوم «توقع» (Vorwegnahme) را از فرانتس روزنتسوایگ۳ [الهیدان و فیلسوف آلمانی (۱۸۸۶-۱۹۲۹)] وام گرفتهام و آن را به قاموس سیاسی ترجمه میکنم تا برداشت بنیامین را از سیاستِ غیرابزاری و خشونت الهی بسط دهم. خود بنیامین به دوستش ورنر کرافت، که در سال ۱۹۳۴ با او ملاقات کرد، گفته بود: اصطلاح خشونت الهی در زمان تحریر «نقد خشونت» به «جعبهای خالی» میمانست، «مفهومی حدگذار و ایدهای تنظیمی». اکنون او میداند: «خشونت الهی همان مبارزه طبقاتی است». سؤال من این است: خشونت الهی در دنیای امروز چه شکل و شمایلی میتواند داشت؟ وقتی از منظر مختصات زمانی توقع بنگریم خشونت الهی چه معنایی خواهد یافت؟
توقع سیمایی ژانوسی دارد. دو وجهی است: وجه مخرب آن دلالت دارد بر انقطاع مختصات زمانیِ قانون که مبتنی بر رابطه وسیله- هدف است و شکستنِ انحصار خشونت در دست دولت، انحصاری که پیششرط نظام قضایی است؛ وجه مقوم آن دلالت دارد بر عدالت، که مختصات زمانی آن راه خود را از بیصبری قانون جدا میکند. بیصبری دلالت دارد بر ریتم کنشِ ابزاری که میکوشد به اهدافی برسد، اهدافی که برحقبودنِ فرضیشان توجیه اضطراری بیپایان میشود. توقع همان ریتم خوبی است که تحول سیاسی را با تحول نفس و سیاست را با اخلاق ترکیب میکند. در ادامه مناقشهانگیزترین استدلالهای جستار بنیامین را مرور میکنم تا معنای محتمل «نقد خشونت» را در دنیای امروز به بحث بگذارم.
منبع:
http://thesis11.com/Article.aspx?Id=6493 > > > >