دکتر بیژن عبدالکریمی
نیچه تاریخ متافیزیک غرب را به منزله ی “تاریخ بسط نیهیلیسم” می پنداشت و معتقد بود متافیزیک غربی در بسط تاریخی خودش به نیهیلیسم و بی معنایی منتهی شده است. هایدگر نیز با پذیرش این تفسیر، تاریخ متافیزیک غرب را “تاریخ بسط سوبژکتیویسم” می دانست. سوبژکتیویسمی که به تعبیر هایدگر به غفلت از وجود منتهی شده است. در تفکر هایدگر، سوبژکتیویسم و غفلت از وجود دو مفهومی هستند که می توانند مساوق تلقی شوند. این مقاله در صدد است تا بر اساس تفسیر نیچه از تاریخ متافیزیک به منزله تاریخ بسط نیهیلیسم و تفسیر هایدگر از تاریخ متافیزیک به منزله تاریخ بسط سوبژکتیویسم نشان دهد که امکان یا عدم امکان تفکر معنوی درباره ی جهان – که وجود، مرکز بنیادین و معنابخش آن است – مبتنی بر امکان یا عدم امکان گسست از سوبژکتیویسم متافیزیکی است.
> > > >