دربارۀ کتاب «درسگفتار حکمت»
مصاحبه بهاره بوذری با حجت الاسلام احمدرضا اسدی
*لطفاً در ابتدا، معرفی کوتاهی از کتاب منظومه ملاهادی سبزواری داشته باشید.
«شرح منظومه» مرحوم حکیم سبزواری کتابی وزین وعمیق و فلسفی الهی است، که براساس مبانیِ نظریِ فلسفی صدرالمتألهین و طبق مشی فلسفی ایشان تدوین شده است. مرحوم صدرالمتألهین در مباحث فلسفی تلاش کرده است حتی الامکان بین متونِ دینی و مبانی عرفان نظری و مباحث فلسفی اعم از فلسفه مشّائی و اشراقی آشتی وتوافق برقرار کند و به گونهای اینها را هماهنگ کند و از همه اینها در فلسفه خودش بهره بگیرد. تا اندازه زیادی هم در این موضوع موفق بوده است. پس از مرحوم صدرالمتألهین کسانی آمدند که مشی و مسلک ایشان را ادامه دادند، از جمله این افراد حکیم سبزواری بود که یکی از حکمای بزرگ پس از صدرالمتألهین است. ایشان در ابتدا مجموع علم منطق و همچنین فلسفه الهی و فلسفه طبیعی را به صورت شعر درآورده و به عنوان یک «منظومه» ارائه نموده و پس از آن خودش آن را شرح کرده است و سپس بر شرح خودش هم حاشیه زده است، یعنی مجموع این کتاب سه بخش است: متن شعری، و شرح آن، و حواشی بر آن شرح. این کتاب ، در بخش الهیات چکیده همه مباحثی است که مرحوم صدرالمتألهین در کتاب «اسفار » مطرح و جمعآوری کرده است و در تدوین این چکیده هم بسیار موفق بوده است. البته گاهی هم مرحوم سبزواری از خود نظریاتی مخالف با نظر صدرالمتألهین ارائه کرده است. اما در مجموع، همان روش و مفاد همان مباحثی که مرحوم صدرالمتألهین پی ریزی کردهاند، ایشان هم در متن و شرح و همچنین پاورقی و حاشیه تعقیب کردهاند، به همین دلیل بعضی از بزرگان فلاسفه، مثل مرحوم رفیعی قزوینی گفتهاند: «شرح منظومه» بچه ی کتاب «اسفار» است. و اگر کسی بخواهد «اسفار» را خوب بفهمد پیش از آن باید چنین کتابی را نزد استادی ماهر خوانده و آموزش ببیند، تا بتواند «اسفار» را راحتتر و سریع تر و عمیق تر بفهمد. پس از مرحوم سبزواری کتابهای دیگری نوشته شد؛ اما هیچیک جای «شرح منظومه» را نگرفته است. از جمله مرحوم علامه طباطبایی دو کتاب فلسفی بسیار ارزشمند ودقیق «بدایه الحکمه » و « نهایه الحکمه » را به عنوان کتاب درسی تدوین کردند و تا حد زیادی هم در این زمینه توفیق یافته اند؛ اما در بین خواص، این دو کتاب جای شرح منظومه را نمیگیرد، چون اولاً: مباحث این دوکتاب به گونه ای خشک وخالی ازعرفانیات است، و به همین دلیل هم معمولا کسانی که به آموزش این کتابها میپردازند از آنها خسته و چه بسا زده میشوند، برخلاف «شرح منظومه» که همراه با نکاتِ عرفانی ظریفی است، و از آنجا که متن آن هم شعر است بسیار دلنشین شده است. و ثانیاً: این کتاب برخلاف دوکتاب «بدایه» و «نهایه»،کامل وحاوی مباحث معاد و نفس است، علاوه بر این: «شرح منظومه» حاوی علم «منطق»، «فلسفه طبیعی» و «اخلاق» هم می باشد. پس این کتاب، کتاب ویژهای است و از همان زمانی که مرحوم سبزواری آن را تألیف کرده، جای خودش را بین اهل نظر باز کرده است. و ایشان در زمان حیاتش کتاب خودش را مکرر تدریس کرده است. این کتاب به دلیل جایگاه ویژهای که دارد توانسته کتابی به عنوانِ متنی درسی قبل از «اسفار» باشد و به خوبی به کسانی که جستجوگر و خواهان یادگیری «حکمت متعالیه» یعنی مباحث فلسفی طبق روش و مکتب فلسفی صدرالمتألهین هستند، کمک کند.
*با توجه به توضیحاتی که فرمودید، کتاب «درسگفتار حکمت» با چه انگیزهای گردآوری شد؟
کتاب «شرح منظومه» در عین اینکه بسیار دلنشین است و مطالب مهمی هم دارد فهمش بسیار دشوار است، چون خود فهم مباحث فلسفی طبعاً دشواری و سختی خاصی دارد، خصوصاً اگر این مباحث با شعر آمیخته شود دشواریاش بیشتر میشود. به همین دلیل فهم «شرح منظومه» و تعلیم و تدریس آن دشوار است. از ویژگیهایی که استاد مرحوم آیتالله العظمی منتظری داشتند این بود که اساساً مطالب عمیق را خیلی ساده و روان بیان میکردند، حتی من شنیدم یک زمان مرحوم شهید مطهری از تهران به آقای منتظری پیغام داده بودند که شما فلسفه نگویید، به خاطر اینکه آنقدر این مطالب را روان بیان می کنید که باعث می شود افراد به این مباحث سطحی نگاه میکنند و سطحی نگاه کردن به آن باعث می شود دقت لازم در آن انجام نشود و نتایج مطلوب را نداشته باشد. ایشان در زمان مرحوم آیتالله بروجردی «شرح منظومه» را تدریس می کرده اند و درس ایشان شلوغ میشده و حدود ۲۰۰، ۳۰۰ نفر در آن شرکت میکردند.
یکی دیگر از خصوصیاتی که مرحوم آیتالله منتظری در این زمینه داشتند این بود که در عین اینکه فقیه بزرگی بودند و از نظر فقاهت کمنظیر و از برخی جهات بینظیر بودند و رشته تخصصیشان بیشتر فقه بود، به تدریس مباحث فلسفی هم پرداخته بودند و علاقه زیادی به «شرح منظومه» داشتند.
اما درباره کتاب «درسگفتار حکمت»، البته خودِ آیت الله منتظری این کتاب را تدوین نکردند، بلکه اصل آن را به صورت درس برای برخی از افراد خانواده مانند فرزندان، داماد و عروسهایشان، به طور خصوصی، آن هم به طور بسیار روان و ساده در منزل میگفتند. ایشان هم در ابتدای مباحث گفتهاند که بنا نداریم مباحث عمیق فلسفه را در اینجا بیان کنیم و این کتاب را به صورت عمیق تبیین و تفسیر کنیم، زیرا قصد داشتند مباحث را قابل فهم مطرح کنند و از این جهت هم از عهده این کار برآمدند و مطالب «منظومه» را بسیار روان، شیوا و رسا بیان کردند؛ و اگر کسی با کتابهایی که درباره «شرح منظومه» نوشته شده و تألیفاتی که در این زمینه نگاشته شده است، کتاب «درسگفتار حکمت» را مقایسه کند متوجه می شود این کتاب بسیار روانتر و گویاتر است. متأسفانه عمر آیت الله منتظری کفاف نداد که کل این کتاب را تدریس کنند، مباحث الهیات به معنای اعم را کاملاً تدریس کردند، بخشی از طبیعیات را هم تدریس کردند.
* علاقه و توجه آیت الله منتظری برای تدریس کتاب «شرح منظومه» از چه روی بود؟
با توجه به اینکه وجودِ انسان سه مرحله اساسی دارد: بخشی از مرحله وجودِ انسان مربوط به اندیشه و عقلانیت اوست، بخشی خلقیات و کیفیات و ملکات نفسانی انسان است و بخشی هم مربوط به رفتار و کردار بدنیاش است، بر همین اساس هم این سه بخش در سه علم عمده تدوین شده است؛ فلسفه الهی که مربوط به اندیشه و تفکرِ انسان پیرامونِ نظام هستی است و علم اخلاق که مربوط به رفتار و اصلاح خلق و خوی نفس انسانی است و علم فقه که مربوط به کردار بدنیِ انسان است. همانطور که بزرگان هم قبلاً گفتند و معتقد بودند ایشان هم معتقد بودند که اساس این علوم همان بخش اعتقادی و اخلاق است، معظم له با اینکه یک فقیه بزرگ و متخصص کمنظیر بودند، اما درعین حال میگفتند: علم فقه، نسبت به علم الهیات و فلسفه و علم اخلاق حاشیه است و علم فلسفه که مربوط به مباحث کلانِ هستیشناسی است و علم اخلاق که مربوط به چگونگی اصلاح خلق و خوی انسانی است متقدم هستند و این دو پایه و اساساند. از این رو هم روش فقهی ایشان مبتنی بر تحلیلات عقلی بود و از تحلیلات و مباحث فلسفی در خیلی از بحثها و تدریسهایشان استفاده میکردند، یا در برداشت از متون دینی و استنباط احکام فقهی، نکات اخلاقی را کاملاً مدنظر داشتند، به همین دلیل فقه ایشان یک فقه اخلاق مدار و انسان محور است، دیگران این روش را کمتر دارند. این روشی است که ایشان بسیار به آن تأکید کرده و خودشان عملاً به آن پایبند بودند و از نکات اخلاقی و فلسفی و تحلیلات فلسفی در استنباط احکام بهره میبردند. آنطور که به خاطر دارم یکی دو بار هم در جلسات استفتائات که به پرسشهای فقهی برخی از بندگان خدا پاسخ داده می شد آنان سئوالاتی را مطرح کرده بودند که با طبیعت انسان زیاد سازگار نیست، اما به هر حال پرسش شرعی بود و آنها میخواستند پاسخ مسائل فقهی خود را بدانند، گاه چند هفته راجع به این چنین مسائل بحث میشد و وقت زیادی را می گرفت، بدین جهت یکی دو بار خاطرم هست که ایشان گفتند به جای اینکه به مباحث اعتقادی و اخلاقی بپردازیم، وقتمان را روی یکسری مسائل فقهی میگذاریم که چه بسا چندشآور هم هست.
ایشان در خاطراتشان هم در جایی گفتهاند که علاقه زیادی به مباحث عقلی و فلسفی داشتند، به همین دلیل هم همیشه قبل از این، در زمان مرحوم آقای بروجردی و حتی پس از آن تا امکان و فرصت داشتند کتابهای فلسفی را تدریس کرده و به دیگران هم سفارش میکردند که به فقه و اصول اکتفا نکنند و توجه ویژه به این مباحث هم داشته باشند. به همین دلیل هم ایشان در سالهای پایانی عمرشان شروع کردند به تدریس مباحث اخلاقی و جامعالسعادات مرحوم ملامهدی نراقی که در شبها تدریس میکردند. میخواستم عرض کنم که ازجمله مسائلی که برای ایشان بسیار مهم و اساسی بود یکی مباحث عقلی فلسفی بود و دیگری هم مباحث اخلاقی که در هر دو بُعد، غیر فقه که تخصص ویژه ایشان بود، هم فلسفه تدریس کرده بودند و هم کتاب جامعالسعادات را که یک کتاب فنی و مبتنی بر مباحث نظری عقلی است تدریس میکردند.
انگیزه ایشان هم این بود که میخواستند طلبههایی را تربیت کنند که یک بُعدی نباشند و چندبُعدی باشند و به مباحث عقلانی و اخلاقی هم آشنایی داشته باشند. خوشبختانه این مباحث ضبط و بعداً پیاده شد و در اواخر عمر ایشان هم آماده چاپ شد و ایشان هم از این جهت خوشحال بودند.
*آیا تدوین کتاب به همت پسرشان آقای احمد منتظری بوده است؟
همانطور که گفتم تدوین این کتاب به این صورت بود که نوارها پیاده شد و برخی از شاگردانشان از جمله دوست فاضل مان حجه الاسلام جناب آقای بنکدار که در مقدمه کتاب هم برادر عزیزم جناب حجه الاسلام و المسلمین حاج احمد آقا اسم ایشان را ذکر کردند ، زحمت زیادی کشیدند و بعد از پیادهشدن نوارها ویراستاری کردند و برخی حشو و زواید را اصلاح کردند و بعد هم به بنده نوبت رسید که در مجموع فرصت زیادی را همراه با آقای بنکدار صرف کرده و کارهایی را انجام دادیم و در نهایت، کتاب به صورت فعلی درآمد.
*لطفاً توضیحی بفرمایید که پاورقیهایی که جنابعالی در پانویس کتاب «درسگفتار حکمت» نوشتهاید، شامل چه مطالبی است؟
بعضی از این پاورقیها در توضیح مطلب است، زیرا به نظرمان میآمد که جا دارد توضیحی نسبت به فرمایش مرحوم استاد داده شود. برخی جاها به نظر میآمده که باید توضیحی ارائه شود یا چیزی اضافه شود تا کاملتر شود. اما عمدتاً اینها نقد فرمایشات مرحوم حکیم سبزواری است که درواقع نقد فرمایشات و نظریات مرحوم صدرالمتألهین است و در ادامه هم نقد بسیاری از مباحث فلسفی است که غیر از صدرالمتألهین دیگران هم گفتهاند. عمده پاورقی ها که در آنجا انجام شده نقد مباحث فلسفی است و کمتر شرح هست.
*این کتاب برای جویندگان حکمت و فلسفه چه ارمغانی دارد؟
این کتاب میتواند برای کسانی که میخواهند یک دوره حکمت متعالیه به مسلک و مشرب مرحوم صدرالمتألهین را به طور خلاصه آموزش ببینند بسیار مفید و گویاست. صرف نظر از اینکه کل مباحث فلسفی دشواری خاصی دارد و آموزش آن صبر و حوصله ویژهای میطلبد، اما در تقریر و توضیح مباحث ایشان خیلی موفق بودند و به طور روان مباحث را مطرح کردند.
*کتاب «درسگفتار حکمت» در میان طلبههای حوزه علمیه چقدر شناخته شده است؟
من از چند کتابفروشی که این کتاب را داشتند شنیدم که این کتاب زیاد مطالبه شده و طلبههایی که فلسفه میخواندند به دنبال آن بودند. اما درباره شناختهشده بودن این کتاب، واقعیت این است که این کتاب در عین اینکه امتیاز ویژهای دارد، اما به خاطر شرایط سیاسیای که برای آیت الله منتظری به وجود آمده و هنوز هم وجود دارد، بسیاری جرأت نمیکنندآن را مطرح کنند. حتی برخی از کتابفروشها متأسفانه میترسند کتاب های ایشان را بیاورند. اما این کتاب جای خودش را باز کرده و بعد هم اگر شرایط تغییر کند بیشتر نمایان خواهد شد. برخی از اساتید فلسفه که استادان برجستهای هم بودند از شاگردان ایشان بوده اند، مانند مرحوم آقای انصاری شیرازی که استادِ معروف «شرح منظومه» بودند، از شاگردان اولیه «شرح منظومه» آقای منتظری بودند. آقایان محمد گیلانی، و محفوظی هم از شاگردان ایشان بودند. به هر حال، این کتاب در اصل مورد پذیرش و مقبولیت واقع شده و من هم وقتی از بسیاری افراد که تعصب خاصی هم نداشتند پرسیدم از این کتاب تعریف کردند و گفتند که «شرح» ایشان بسیار شرح خوبی بر «شرح منظومه» است.
*محدودیتهای ایجاد شده برای کتاب «درسگفتار حکمت» در حالی است که این کتاب شامل مباحث سیاسی نمیشود؟
اصلاً مباحث این کتاب کاری به مباحث سیاسی ندارد و تماماً علمی است. اما متأسفانه مباحث علمی را با سیاست مختلط میکنند و چنین مشکلاتی پیش میآید. اگر این مسائل نبود، شاید این کتاب یا کتابهای دیگری هم که آیت الله منتظری نوشته اند کتاب سال میشد اما متاسفانه شرایط به همین صورت است که می بینید.