درسگفتار تحلیل گفتمان (هنر)
موزۀ ملک
مصطفی مهرآیین
تابستان ۹۶
اهمیت زبان و تحلیل گفتمان برای علوم اجتماعی
دیدن تحلیل گفتمان به شکل یک روش یک خطای جدی است. به دو شیوه باید به تحلیل گفتمان نگریست: به عنوان یک رشتۀ علمی یا حداقل به عنوان یک برنامۀ پژوهشی و نه صرف یک روش تحقیق. به معنای چیزی که لاکاتوش میگفت: اول اینکه یک هستی شناسی دارد، یک معرفت شناسی دارد و یک روش شناسی دارد، و حوزه ای که بتوان این سه عنصر را در آن یافت تبعاً یک رشتۀ علمی خواهد بود. پس تحلیل گفتمان تنها یک روش شناسی صرف نیست، چرا که قبل از آن یک هستی شناسی است یعنی باید به این پرسش پاسخ دهیم که واقعیت چیست؟ که اینجا پاسخی که داده میشود این است که واقعیت چیزی نیست جز زبان. البته برای این پرسش حداقل ۹ پاسخ وجود دارد که از آن جمله: واقعیت ساختار است، واقعیت کنش است، واقعیت زبان است و …
بعد از پاسخ به سؤال فوق(که در اینجا این است که واقعیت چیزی نیست جز زبان) پرسش دیگری مطرح میشود که شیوۀ شناخت واقعیت چیست؟ که البته در علوم اجتماعی دو پاسخ برای این پرسش وجود دارد: یا منطق ریاضی یا منطق زبان. که در اینجا شیوۀ شناخت واقعیت عبارت است از منطق زبان. در منطق ریاضی جهان و واقعیت به عدد و رقم تقلیل می یابد و به نرخ و میزان. و اینجاست که سنجش و اندازه گیری و امثالهم مطرح میشوند که به دنبال آن تحقیقات کمّی شکل می گیرند.اما در منطق زبان پدیده به متن و کتاب تبدیل میشود. بنابراین اگر با متن و کتاب سر وکار داریم دیگر قابل اندازه گیری نیست و قابل تبدیل به عدد نیست.احمقانه ترین شکل برخورد با متن تبدیل آن به عدد میباشد. کاری که تحت عنوان تحلیل محتوا با متن صورت میگیرد.بنابراین در این رویکرد باید ابتدا این پرسش را پاسخ داد که اصولاً جهان چیست؟ و سپس شیوۀ شناخت جهان چیست؟ و در آخر اینکه روشهای سادۀ تحقیق در این وادی کدامند؟
ادامه مطلب > > > >