صدایی از آن سوی آب
مروری بر مرزهای میان ما و هایدگر
دکتر شهریار زرشناس
در بحث نسبت ما با هایدگر باید گفت که این اندیشمند غربی منتقد تمدن غربی است که بسیاری از اندیشه های این تمدن را برای ما باز می گشاید و از همین رو برای ما دوست داشتنی است؛ همچنان که ممکن است ما در بسیاری از جنبه ها با فوکو هم صدا شویم؛ به ویژه آنگاه که او به سوژه ی دکارتی حمله می کند، ولی این به معنای یک صدایی ما با فوکو نیست. هایدگر هم آنجا که اومانیسم و نیهیلیسم را به منزله ی صفت ذاتی تمدن غربی، نقد و رد می کند برای ما جذاب، خواستنی و تحمل پذیر جلوه می نماید، امّا آیا این بدان معناست که ما یکسره هایدگری هستیم؟ نه هرگز چنین نیست. آیا می خواهیم تفکر هایدگری را اینجا اجرا کنیم؟
در پاسخ باید گفت که هایدگر تفکری برای اجرا کردن ندارد. اندیشه ی هایدگر نوعی رویکرد انتقادی است نسبت به تمامیت غرب، به ویژه غرب مدرن. او مثل مارکس ایدئولوؤی تأسی نکرده است و حتی مثل جان لاک، لیبرال ها، جان استوارت میل، و … هم نیست. آیا ما می خواهیم به ریشه هایی بازگردیم که هایدگر می خواست بازگردد؟ …
> > > >