مسئولیت انسان در نمایشنامه ی “آدم آدم است” برتولت برشت بر اساس آرای هانا آرنت
معصومه بوذری
برتولت برشت (۱۸۹۸-۱۹۵۶) نمایشنامه ی “آدم آدم است” را در حدود سال ۱۹۲۶ به پایان برد؛ تا درباره ی مسأله ی بغرنج بحران هویت، مخاطب خود را به اندیشه وادارد. بحران هویتی که در طی سالهای جنگ و جهل جهانی منتج شد به تحولاتی جبران ناپذیر در ابتدای قرن بیستم و نیز سالهای طولانی پس از صلح ۱۹۱۸، که مردم اروپا و دیگر نقاط جهان، خشونتی بی بدیل را بجای آرامش عامّ، تجربه کردند.
امّا برتولت برشت در این نمایشنامه صرفاً به طرح مسأله ی انقیاد یا هژمونی اقتصادی و دگرگونی هویت به عنوان یک وضعیت اجتماعی – تاریخی خاص اکتفا نکرده و از آن فراتر رفته است تا درباره ی حفظِ هویت انسانِ نوعی همراه با مسئولیت شخصی، سخن بگوید؛ مسئولیتی که کماکان در سرتاسر مراحل دگردیسی قهرمان این نمایشنامه ی گروتسک، به صورت وارونه نشان داده می شود.
در اینجا قصد داریم، ضمن بازخوانی داستان این نمایشنامه، با بهره گیری از نظریات فیلسوف آلمانی همعصر برشت، هانا آرنت، به این نتیجه برسیم که از نظر این دو متفکر، انسان تحت هر شرایطی مسئول اعمال خود است ولو آنکه در وضعیت دنیای مدرن دچار تحول اساسی شده باشد؛ و هویت واقعی خود را از دست رفته بداند. بنابراین آدمی باید آگاهانه وضع موجود را بسنجد و با آن مبارزه کند. زیرا احساس تعهد و مسئولیت، جزء جدایی ناپذیر طبیعت بشر است. کمااینکه در این نمایشنامه نیز، احساس تعهد حتی در هنگام دگردیسی شخصیت هم در بطن او وجود دارد: “مسئولیت حفظ جان، تأمین سلامتی، دستیابی به موقعیت اجتماعی و سایر نیازهای طبیعی؛ در قبال خود، دیگری، و اجتماع”
با این اوصاف، می توان گفت برتولت برشت صرفاً قصد نشان دادن وضع موجود را نداشته است. و با آنکه ظاهراً، مراحل تحول انسان فرومایه ای را به ما نشان می دهد که خود هویتش را دگرگون کرده است تا در اجتماع پذیرفته باشد؛ امّا در اصل این ما هستیم که باید از قهرمان داستان عبرت بیاموزیم. چنانکه می دانیم همیشه حقیقت مسلمی که در یک متن گروتسک، وارونه جلوه می کند باید دوباره وارونه شود تا در جای مطلوب خود قرار گیرد؛ و این بار با درک و دریافتی متفاوت. پس سرنوشت قهرمان این داستان بهانه ای است برای تنبیه و آگاهی ما. با این پیشزمینه، وقایع داستان را به ترتیب خط سیر زمانی رویدادها در متن نمایشنامه، مرور می کنیم. این نمایشنامه دارای ۱۱ صحنه است؛ که آن را در ۲۰ مقطع بررسی می کنیم.
این مقاله ابتدا در انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده است. > > > >