از شرق به غرب

فلسفه های جهانیِ نوظهور

آغازگاههای پایانِ استیلای غرب؟

 

نوشته هایکین پاتومکی

ترجمه امید مهرگان

در عصر پسااستعماری، هر نوع کوشش برای تفکر در باب – یا برپاداشتن – یک جهانشهر (Cosmopolis) نمی تواند هیچ نظام فلسفیِ غربیِ خاصی را مسلّم و قطعی فرض بگیرد.

پوزیتیویستهای پیرو دیوید هیوم و آدام اسمیت، و نظریه پردازان انتقادی مُلهم از کانت، هگل یا مارکس، در این فرضیات هم سخن اند که ۱) حقیقت درباره ی امکانات و بالقوه گیهای بشری را می توان در متون و کردارهای غربیِ موجود یافت؛ و ۲) باقی جهان مقیّد است به این که پیرو پیشاهنگیِ اروپا یا غرب باشد. از این رو جهانشهر به معنای نوعی نظام غربی خاص در مقیاس جهانی است.

در حال حاضر، بخش بزرگی از گفتگوی معاصر در باب جهانی سازی، هم ۱ و هم ۲ را پیش فرض می گیرد. با این حال، آنان که خارج از غرب هستند نیز واجد متون دینی و فلسفی و کردارهای زیستی خاص خویش اند….

 

ادامه مطلب

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *