منطق پارادوکسی اندیشه ژاک دریدا

دکتر امیرعلی نجومیان

مقاله حاضر با توصیف این پیش‌فرض آغاز می‌شود که فلسفه غرب همواره با گفتمان تقابلی سخن گفته است. یعنی همواره تعاریف بر اساس غیاب و حضور و این‌که پدیده‌های عالم دوقطبی هستند شکل گرفته‌اند. در برابر، نگارنده ادعا می‌کند که ژاک دریدا (Jacques Derrida) فیلسوف فرانسوی (۲۰۰۴ـ۱۹۳۰) با به چالش گرفتن منطق کلامی فلسفه غرب از عصر افلاطون تا به امروز، منطقی نوین برای طرح مباحث فلسفی خود برمی‌گزیند. این منطق را منطق پارادوکسی (منطق تناقض‌نما) نامیده‌ام و در این تحقیق به تشریح آن از طریق شرح چند اصطلاح مهم در فلسفه واسازی (deconstruction) دریدا خواهم پرداخت. طرح این مسئله (این‌که منطق کلامی اندیشه دریدا چیست و با منطق کلامی متداول در فلسفه غرب چه تفاوتی دارد) می‌تواند پایه‌ نخست و در واقع پیش‌نیازی برای طرح فلسفه واسازی محسوب گردد.

“در برابر، نگارنده ادعا می‌کند که ژاک دریدا (Jacques Derrida) فیلسوف فرانسوی (۲۰۰۴ـ۱۹۳۰) با به چالش گرفتن منطق کلامی فلسفه غرب از عصر افلاطون تا به امروز، منطقی نوین برای طرح مباحث فلسفی خود برمی‌گزیند. com مقدمه ـ چگونه ممکن است راهی از میان سرگشتگی گذر کند؟ ـ یک راه بدون سرگشتگی چه می‌تواند کند (Derrida 1995: 83)؟ این مقاله در پی این استدلال است که اگر می‌خواهیم واسازی و گزاره‌های فلسفی دریدا را درست بفهمیم باید نخست چگونگی رابطه بین دو سوی تقابل‌های مطرح در اندیشه دریدا را بشناسیم. دریدا نه تنها شیفته گزاره‌های پارادوکسی مانند این جمله ارسطو بود که «آه دوستان، هیچ دوستی وجود ندارد» (Derrida 1997) یا اصطلاح پارادوکس را به تعداد چهارده بار در تنها یک مصاحبه «این نهاد غریب که آن را ادبیات می‌نامند» (This Strange Institution Called Literature) به‌کار می‌برد، بلکه بیشتر نوشته‌های وی از دید ساختاری بر پایه منطق پارادوکسی بنا نهاده شده‌اند. جان الیس (John Ellis) در کتاب در برابر دیکانستراکشن (Against Deconstruction) ادعا می‌کند که به‌کارگیری پارادوکس در نوشته‌های دریدا به‌ عنوان یک تمهید بلاغتی تنها «فرمول پذیرفته شده شاخه‌های بسیاری از عرفان مذهبی است» که در آن «اشکال بیانی مکمل و ظاهرا متناقض مجاز شمرده می‌شوند» (Ellis 1989: 7-8). بنابراین، نکته نخستین که به عنوان نتیجه بحث می‌توان مطرح کرد، این است که منطق پارادوکسی دریدا تنها در پی جابه‌جاکردن دو سوی تقابل دوگانه نیست، بلکه در صدد به‌هم زدن ماهیت تقابلی است.”

 

ادامه مطلب

> > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *